"در اواخر سال 1907 از راه بمبئی بایران آمدم و در بوشهر خدمتی در گمرک پذیرفتم و بعد از راه خرمشهر به بصره و کاظمین به قصد زیارت اماکن مقدسه رفتم و خویشانم را چه از سوی پدر و چه از جانب مادر که مقیم کاظمین و کربلا بودند ملاقات کرده بقصد اقامت به کرمانشاه رفتم و پیش از جنک جهانی اول به کاظمین سفر کرده عموزادهام بنام مریم سلطان را ازدواج نمودم و ساکن کاظمین شدم و در آنجا بودم که از دانشگاه میسور بنام بنده نامهای رسید که مرا به خدمت در دانشگاه میسور انتخاب کرده بودند در سنه 1918 به میسور رفته و تا 1940 در دانشگاه میسور خدمت کردم و رئیس شعبه فارسی و عربی اردو و هندی بودم و در 1940 به خواهش خودم بازنشسته شده به ایران مراجعت کردم در تهران سکونت اختیار کردم و در آنوقت تألیف بنده بنام ایراننامه جلد دوم و سوم (*)این شرح حال در 18 تیرماه 1344 توسط آقای مهرین در مجموعهء خطی «ملت ایران»متعلق به آقای دکتر شهریار نقوی نوشته شده است."