ملخص الجهاز:
"وی علاوه بر کثرت استعمال صنایع بدیعی بر بسیاری از توجیهات صرفی و نحوی و بیانی و عروضی نیز متوسل شده و دو قصیدهء ذیل شاهد این مدعاست: و قطبت عند زجر الصب حاجبها لأنها تعهد التأکید بالنون *** مازلت مستندا الیک محدثا فکأننی خبر و أنت المبتدا بهرحال اگرچه یازجی در اغلب اشعار خود چندان مبدع بنظر نمیرسد ولی سلاست الفاظ و سهولت معانی تا حدی شیوهء وی را ممتاز میسازد و صدق احساس و دقت عاطفهای که در غزلیاتش محسوس میگردد موجب آنستکه اشعارش در دلها تأثیری عمیق گذارد و خاطرههای شیرین جوانی را در خواننده زنده سازد مانند ابیات ذیل: من غنج عینیک أم من لطف معناک أیدی الهوی أو قعت قلبی بأشراک روحی فداک لقد أضن هواک فتی ما کان یدری الهوی و الله لو لاک ورد بخد یکام هذا خضاب دمی فقد أراقت دمی بالسحر عیناک ترجمه:آیا از ناز دیدگانت یا از لطافت نگاه توست که دست عشق دل مرا بدام افکنده است؟جانم فدای تو باد،عشق تو جوانی را بیمار و ناتوان کرده است که اگر تو نمیبودی سوگند بپروردگار بوجودش عشق پی نمیبرد.
پس از بحث در مقامات وی لازم است گفته شود که وی در تمام فنون ادبی خدمات شایستهای نمود بخصوص در صرف و نحو راه پرپیچوخم گذشتگان را همواد کرد و دانشپژوهان را از مطالعهء کتبی که بعبارت مغلق نوشته شده و چندان فایدتی بر آنها مترتب نبود بینیاز ساخت و کتاب مشهور او نار القری فی شرح جوف الفرا مؤید گفته ماست وی در این کتاب صرف و نحو را مانند این مالک بشعر درآورده سپس آنرا بشیوهء ابن عقیل شرح کرده است جز آنکه در اسلوب نثری خود سهولت را برگزیده و علاوه بر آن اقوال گذشتگان را یکجا گردآورده و آنها را با بیان سادهای توضیح داده است بهمین جهت یوسف الاسیر که بریازجی خرده گرفته و در صدد برآمده با سرودن ارجوزهاش برتری خویش را بر وی ثابت کند بخطا رفته و از راه انصاف بدور افتاده است."