خلاصة:
هدف: هدف پژوهش حاضر نگرش دانش آموختگان علم اطلاعات و دانششناسی درباره عوامل بازدارنده در فرآیند استخدام این رشته است. روششناسی: روش پژوهش پیمایشی توصیفی از نوع کاربردی است. جامعهی آماری این پژوهش 143 نفر از دانش آموختگان علم اطلاعات و دانششناسی شاغل یا غیر شاغل دانشگاههای تحت پوشش وزارت علوم و فناوری و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند پس از جمعآوری پرسشنامهها تعداد 112 پرسشنامه عودت داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. به منظور مشخص کردن وضعیت دادهها از آزمون نسبت دوجملهای و برای رتبه بندی عوامل موثر بر عدم کارآفرینی از آزمون فریدمن استفاده شد. یافتهها: مهمترین عوامل بازدارنده دانش آموختگان علم اطلاعات و دانششناسی به ایجاد اشتغال زایی، نبود آموزش مناسب جهت کسب درآمد از مهارتهای حرفهای است، همچنین نبود نهادهای حمایتی رسمی و غیررسمی مناسب کم اثرترین عامل عدم کارآفرینی است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که سرفصلهای آموزشی باید مورد بازنگری قرار گیرد واحد کارآفرینی به واحدهای درسی رشته علم اطلاعات و دانششناسی اضافه شود دروس تخصصی از حالت نظری صرف خارج شده و دانشجویان با جنبههای عملی و کاربردی دروس نیز آشنا شوند، همچنین آموزشهای مناسبی باید در زمینهی کسب مهارتهای اشتغالزایی و کارآفرینی ارائه شود تا دیدگاه دانشجویان رشته نسبت به ماهیت آن تغییر یابد. اساتید و صاحب نظران رشته باید دانشجویان را با مفاهیم نوینی همچون جامعهی اطلاعاتی سازمان یادگیرنده اقتصاد دانش محور و غیره آشنا کرده و اهمیت این مفاهیم و نقش کاربردی آنها را در همهی جنبههای زندگی از جمله درآمدزایی و ایجاد کسب و کار به دانشجویان ارائه کنند.