خلاصة:
بررسی راویان و اَسناد روایات یکی از معیارهای محدثان مسلمان درارزیابی احادیث بودهاست که این امر، موجب تولید دادههای انبوه رجالی و بهتبع شکلگیری دانش رجال درمیان دانشهای حدیثی شدهاست. دردوران معاصر گاه درواقعنمایی ارزیابیهای عالمان رجالی دربارۀ راویان تشکیک شدهاست. این تردیدها زمانی تشدید میشود که میان مضمون روایات برجای مانده از راوی و دادههای رجالی تناقض وجود داشتهباشد. اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی یکی از راویان شیعی است که از سوی رجالیان متقدم عمدتاً به دلیل فساد مذهب و انتساب او به جریان غُلات تضعیف شدهاست. بنابر دادههای رجالی متقدم، این گرایشهای غالیانه به مضمون ومحتوای کتابهای تألیفی او نیز راه یافتهبود، تا آنجا که موجب شد روایات او بهسبب ناهمگونی با اندیشههای اصیل امامیه، جعلی و خود او کذّاب و دروغگو معرفی شود. این نوشتار میکوشد بااستناد به دادههای موجود درمنابع غیررجالی همچون آثار فِرقنگاری و تألیفات مسلمانان غیرشیعی و نیز تحلیل دادههای فرارجالی، ایدۀ بهرهگیری ازاین منابع درارزیابی میزان واقعنمایی گزارشهای رجالیان دربارۀ اسحاق احمر را مورد سنجش قرار دهد. ثمرۀ این مطالعه، تأیید دادههای رجالی با واقعیتهای تاریخی سدههای میانه است. باتوجه به دادههای فرارجالی دربارۀ اسحاق، صحّت واعتبار اطلاعات رجالی درکتابهای رجالیان متقدم دربارۀ تضعیف وی و گرایشهای غالیانۀ منسوب به او نتیجهگیری میشود.
Among the criteria of Muslim Hadith scholras in the evaluation of Hadiths has been the examining of its narrators and chain of the narrators. Despite the great fans of the science of the Rijal and the studies of the Hadith narrators, some Muslim scholars also opposed it for various reasons. One of these reasons is the skepticism about the reality of the Rijal scholars' assessments of the narrators. These doubts are exacerbated when there is a contradiction between the content of the Hadiths left by the narrator and the Rijal data. Ishaq ibn Muhammad al-Ahmar al-Nakha'i is one of the Shiite narrators who has been weakened by the early Rijal scholars mainly due to the corruption of his religion and his affiliation with the Shiite Ghulat movement. This article aims to evaluate the realism of the reports of the Rijal in a library way and by referring to the data in non-Rijal sources such as the works of sectarianism and the works of non-Shiite Muslims as well as analyzing the data of the Imami Shiite scholars of Rijal. The result of this study is the confirmation of Rijal data with the historical facts of the early centuries.