خلاصة:
در این مقاله از رشتهی تعلقات و آشناییهای ایرانیان با علی علیهالسلام سخن رفتهاست؛ نظیر مدارا در اخذ خراج از ایرانیان چه در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله که به یمن گسیل شد و گروهی از ایرانیان در آنجا مقیم بودند و چه در زمان خلافت خویش؛ خونخواهی آن حضرت از هرمزان ایرانی؛ اجرای عدالت در تقسیم بیت المال میان عرب و عجم و از جمله ایرانیان در زمان خلافت؛ حمایت ایرانیان از علی علیهالسلام در جنگ جمل.
ملخص الجهاز:
"چکیدهدر این مقاله از رشتهی تعلقات و آشناییهای ایرانیان با علی علیهالسلام سخن رفتهاست؛ نظیر مدارا در اخذ خراج از ایرانیان چه در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله که به یمن گسیل شد و گروهی از ایرانیان در آنجا مقیم بودند و چه در زمان خلافت خویش؛ خونخواهی آن حضرت از هرمزان ایرانی؛ اجرای عدالت در تقسیم بیت المال میان عرب و عجم و از جمله ایرانیان در زمان خلافت؛ حمایت ایرانیان از علی علیهالسلام در جنگ جمل.
از این رو وقتی که ایرانیان در دوران خلافت علی علیهالسلام از حقوق و عطایایی برخوردار شدند، جمعی از سران و اشراف کوفه از جمله اشعث بن قیس کندی، در برابر آن حضرت زبان به اعتراض گشودند که از چه روی ما را مغلوب این حمراء ساختهای؟ (لماذا غلبتنا هذه الحمراء؟)(8) آن حضرت که پیوسته عدالت و انساندوستی را وجهی همت خویش داشت، بر این باور بود که تعلق به نژاد عرب نمیتواند به عنوان یک امتیاز برای ایشان به حساب آید.
عدالت علی علیهالسلام سخت مورد توجه ایرانیان قرار گرفت؛ زیرا پیش از این، شاهد بودند که چگونه خلیفگان و خاصه عاملان و کارگزاران ایشان در بصره و کوفه، پای از جادهی عدل و داد بیرون نهاده و حقوق آنان را تضییع مینمایند و موالی که از حدود سالهای شانزده ه.
اما در همان حال به چشم خود شاهد بودند که علی علیهالسلام با آن که هنوز به خلافت نرسیده بود، با جرأت و جسارت تمام، فرزندش حسن را به اجرای حد شرعی در مورد ولید بن عقبهی شرابخوار فرمان میدهد و عبیدالله بن عمر را به قصاص خون به ناحق ریختهی هرمزان تهدید میکند و در میان موج مخالفت اشراف و بزرگان سرکش قریش که خود را تافتهی جدا بافته میدانستند، حقوق موالی ایرانی را استیفا مینماید."