ملخص الجهاز:
"اگر به مواضعی از کتب منطق، کلام و فلسفه اسلامی که در آنها بحث «شک» مطرح شده است مراجعه کنیم درمییابیم که این مباحث هرچند سبک و سیاق خاصی دارند اما بهنوبه خود مباحثی کاملا جدی و علمی بهشمار میآیند و میتوانیم آنها را دارای همان ویژگی دقیق و تخصصی بدانیم که ریچارد ررتی به آن اشاره کرد.
ایمانوئل کانت (Immanuel Kant) در دیباچه ویراست دوم از کتاب نقد عقل محض (TheCritique of Pure Reason) تصریح میکند فلسفه برای اثبات جهان خارج همواره با دشواریهای جدی روبهرو بوده است: این امر همچنان مایه رسوایی فلسفه است که وجود اشیای پیرامون خود را صرفا برپایه ایمان باید بپذیریم و اگر کسی در وجود آنها شک کند نمیتوانیم در قبال شک او استدلال قانعکنندهای ارائه کنیم (ایمانوئل کانت به نقل از ای.
اما آنچه دیدگاه مور را دچار مشکل میکند تأکید او بر ارائه اثبات و دلیل قاطع در مقابل شک نسبت به جهان خارج است چراکه اگر کسی با سماجت بر روش شکگرایانه خود پافشاری کند، دلیل مورد چیزی جز «مصادره به مطلوب» نخواهد بود و این از مهمترین اشکالاتی است که در معرفتشناسی معاصر بر استدلال مور وارد شده است.
بیان او در اینباره چنین است: برخی میپندارند سوفسطاییان گروهی دارای نحله و مذهب بودهاند و به سه طایفه تقسیم میشوند: (الف) لاادریه [= ندانمگویان] که معتقداند ما شک میکنیم و در شکاکیت خود نیز شک داریم و این سلسله از شک میتواند تا بینهایت ادامه یابد؛ (ب) عنادیه: آنان معتقداند هیچ قضیه بدیهی یا نظری وجود ندارد مگر آنکه میتوانیم موردی معارض یا مخالف را برای آن اقامه کنیم که از نظر استحکام و پذیرش با آن برابری میکند؛ (ج) عندیه، این طایفه، کسانی هستند که مذهب هر قوم را به حسب خودشان حق و نزد مخالفشان باطل میدانند."