ملخص الجهاز:
"وقتی پیکهای بعدی از کوفه میرسد،وقتی عمر سعد مقابل امام میایستد،وقتی حر بن یزید ریاحی به آغوش امام پناه میبرد،وقتی ماجرای جنگ جدی میشود وقتی امام مظلومانه ندا میدهد که: اما من مغیث یغیثنا لوجه الله؟اما من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟ آیا فریادرسی نیست که خدای را به فریاد ما رسد؟آیا هیچ حریمشناسی نیست که از حرم رسولخدا پاسداری کند؟ و...
وقتی بر یزید بن زیاد کندی مسلم میشود که راه میانهای وجود ندارد،خود را به خیام امام میرساند و دست انابت به دامن کرامت و اجابت امام میآویزد و هماندم برای جنگ با کفر،رخصت میطلبد.
او یکصد تیر به همراه دارد که یکییکی به کمان مینهد و روانه قلب دشمن میکند.
مقاتل،رجز او را چنین ذکر کردهاند: انا یزید و ابی مهاصر اشجع من لیث بغیل حاذر یا رب انی للحسین ناصر و لا بن سعد تارک و هاجر من یزیدم و پدرم مهاصر است شجاعتر از شیر ژیان و شرزهام خدایا1."