ملخص الجهاز:
"این شبهه تازگی نداشته و همواره دستاویز گروهی بوده که در پوشش جبر، خواهان آزادی عمل، و با ترویج چنین فکر طرفدار انحلال اخلاقی بودند و دو بیت منسوب به خیام بیانگر این شبهه است: من می خورم و هر که چون من اهل بود می خوردن به نزد او سهل بود می خوردن من حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود از دیرباز، دانش و خواست گستردهی خدا که افعال انسان را نیز در پوشش خود دارند، دستاویز جبریگران قرار گرفته، اینک به تحلیل و پاسخ آن در حد پاسخ به یک پرسش میپردازیم: از شبهاتی که در مورد جبر و اختیار از زمانهای دیرینه مطرح میباشد، مسأله علم و ارادهی پیشین الهی نسبت به افعال بندگان است.
این شبهه تازگی نداشته و همواره دستاویز گروهی بوده که در پوشش جبر، خواهان آزادی عمل، و با ترویج چنین فکر طرفدار انحلال اخلاقی بودند و دو بیت منسوب به خیام بیانگر این شبهه است: من می خورم و هر که چون من اهل بود می خوردن به نزد او سهل بود می خوردن من حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود حتی این شبهه اختصاص به گروهی که افعال خدا را مخلوق مستقیم خدا میدانند، ندارد بلکه دامنگیر گروه مخالف نیز میباشد حتی آنها که فعل انسان را مخلوق خود انسان میدانند با چنین شبهه روبه رو هستند، شارح مواقف بر این نکته توجه پیدا کرده، چنین مینویسد: «آنچه را خدا میداند که بندگان او انجام نخواهند داد، انجام آن برای آنها محال است، زیرا در غیر این صورت علم او واقعنما، نخواهد بود، و آنچه از اعمال آنها که علم به تحقق آن دارد، انجام آن برای آنها، واجب و حتمی بوده، و ترک آن محال باشد، و در غیر این صورت علم خدا به جهل منقلب خواهد بود، در این صورت افعال انسانها پیوسته میان دو حالت دور میزند: 1."