ملخص الجهاز:
اگر رأی موبدان موبد موافق راس سه گانه باشد، خلایق را خبر دهند، و اگر موبد مخالفت کند، هیچ آشکارا نکنند نه از نبشتها و نه از رأی و قول مبود بشنوند تا موبد تنها با هرابده و دینداران و زهاد خلوت سازد و بطاعت و زمزم نشیند واز پس ایشان اهل صلاح و عفت بآمین و تضرع و خضوع و ابتهال دست بردارند، چون نماز شام از این فارغ شوند آنچه خدای تعالی ملکه در دل موبد افکند برآن اعتماد کنند و در آن شب ببارگاه تاج وسریر فرو نهند و اصناف و اصحاب مراتب بمقام خویش فرو ایستند، موبد با هرابده و اکابر و ارکان واجله دولت بمجلس پادشاهزادگان شود و جمله صف زنند پیش، و گویند: ‹‹ مشورت خویش پیش خدای بزرگ برداشتیم ما را ارشاد و الهام فرمود، و برخیر مطلع گردانید، موبد بانگ بلند بر دارد و بگوید که: ‹‹ ملائکه بملکی فلان بن فلان راضی شدند شما خلایق نیز اقرار دهید و بشارت باد شما را›› آن پادشاهزاده را بردارند و بر تخت نشانند و تاج بر سر او نهند و دست او گیرند و گویند ‹‹ قبول کردی از خدای بزرگ عزاسمه بر دین زرتشت که شهنشاه گشتاسب بن لهر اسب تقویت کرد و اردشیر بن بابک احیاء فرمود ‹‹ پادشاه قبول کند برین عهد و گوید انشا اله بر صلاح رعیت موفق باشم›› خدم و حرس با او بمانند ودیگر انبوه و گروه با سر کار و معیشت خود شوند……›› مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف (ص 92 ترجمه ابوالقاسم پاینده) درباره تنسر و نامه منسوب باو گوید: ‹‹ تنسر موبد اردشیر نیز که دعوتگر و مبشر ظهرو وی بوده در آخر نامه به ماجشنس فرمانروای جبال و دماوند و ری و طبرستان و دیلم و گیلان این مطلب را یاد کرده گوید: ‹‹ منظور پس از هزار سال از ظهور زرتشت دینا بآخر رسد و این ملک از میان برود اگر نه این بود که دانسته ایم بر سر هزار سال بلیه نازل میشود و میگفتیم که شاهنشاه برای همیشه کار را سامان داده است ولی دانسته ایم که بلیه برسر هزار سال است و علت آن نافرمانی ملوک است و بستن آنچه گشاده است و گشودن آنچه بسته است و این مقدمه فنائی است که چاره از ان نیست ولی ما اگر چه محکوم فنائیم باید برای بقا بکوشیم وتا وقت فنا برای بقا چاره کنیم……›› 2- ابرسام 3- ماهان 4- ماهداذه 5- فاهر در نوشته های مورخان اسلامی به اسامی این چهار تن در جزو موبدان بزرگ بر میخوریم که در زمان اردشیر بابکان می زیستند و برخی از آنان مقام وزارت هم داشتند (ابرسام).