ملخص الجهاز:
"این نوع نمایشها که به شدت ایدئو لوگ و درصدد تثبیت و یا تحلیل موقعیت رزمندگان بودند به شکل کاملا تبیینی اجرا میشدند و از آنجا که گوشت و پوست و خون هر ایرانی در آن ایام(جنگ تحمیلی) با پدیدهء مقدس و سپس مخرب جنگ درگیر شده بود،نیازهای اجتماعی هم فراگیر شده و مسئولان ذیربط فرهنگی هنری را به سمت ترویج اینگونه وامیداشت تا آنجا که مثلا در اولین جشنوارهء تئاتر فجر(1631)بیشتر نمایشها با محوریت جنگ گزینش میشدند و در جشنوارههای بعدی،بخشی تحت عنوان تئاتر جنگ(دفاع مقدس)شکل گرفت و بسیاری از جشنوارهها و حتی اجراهای عمومی، محوریت محتوایی و اندیشهء ذکر شده را نشانه و اصل قرار دادند.
حقیقت این است که آنها به (به تصویر صفحه مراجعه شود) گونهای دیگر سودآوری و بازگشت هزینهها را رقم میزنند و فی المثل با تبلیغ فلان شخصیت،سیل تولیدات ممهور به عکس و یا نشان این آدمها و شخصیتها را وارد بازار میکنند و درآمد بیشتری را در قیاس با سرمایهگذاری اولیه به دست میآورند و از سوی دیگر نیز فرهنگ خاصی را در اذهان جا میاندازند.
رزمندهها در ایام دفاع مقدس با خدایشان معامله کردهاند و عقوبت خوش اخروی را برای خویش تضمین کردند؛اما آیا همه در این راه با نگرش آنها همراه بودند؟ سایش عقاید،اس و اساس درام است و تئاتر زمانی پدید میآید که تضاد،تناقض،چالش و...
نکتهء دیگر و ختم کلام این است که اگر خواهان این گونهء نمایشی هستیم و اگر میخواهیم فرهنگ دفاع مقدس باقی بماند و اگر اعتقاد داریم که تئاتر میتواند این فرهنگ را بین مردم زنده نگه دارد و اگر به وجوه شکلی و محتوایی این گونهء نمایشی معتقدیم باید برای آن سرمایهگذاری درازمدت کنیم تا تأثیراتش را در آینده مشاهده کنیم."