ملخص الجهاز:
"اگر فضای تئاتر به این سمت باشد دین این تئاتر را میپذیرد منهای اینکه،ما یک شرایط و ضوابطی در اسلام داریم برای حضور در جامعه؛مثلا،در بحث پوشش یا آرایش،ما ضوابطی در دین داریم بالاخره اگر که ضوابط دینی همانطوری که هست در یک فضای دیگری از جمع به نام فضای تئاتر(هرچند که بعضی از حداقلها اینجا پذیرفته شده است)مراعات شود یعنی اینکه ما در یک حداقلی فضا را تغییر بدهیم همانطور که امروز در«تئاتر بیچیز»نیز به نوعی همین حرفها را میزنیم اما با تفاوت ارزشی بودن یا غیر ارزشی بودن نگاه،از لحاظ دین اینها تا حدودی پذیرفته است.
بحث دیگری که هست این است که بعضی وقتها،وقتی حرفی از تئاتر دینی میشود با یک رشته کلیشههایی مواجه میشویم به نظر شما اینها میتوانند نمادهای تئاتر دینی باشند؟ من معتقدم یک بخش از تئاتر را جدا نکنیم تا به عنوان تئاتر دینی مطرح کنیم آنچه که از تئاتر در جامعه باید رونق داشته باشد و اساسا با توجه به آن تاریخچهای که از تئاتر و ماهیت آن و همینطور تاریخچه و اساس دینداری و مذهب که خدمتتان عرض کردم،اصولا نمیتوانیم بخشی را از تئاتر جدا کنیم و به عنوان تئاتر دینی مطرح کنیم."