ملخص الجهاز:
"پس اگر وضع هریک از عناوین مزبوره را باقتضای زمان و مکان،یا اشخاص و امور ویژهای،و در موضع خود،ملاحظه کنیم عدل،وگرنه از مصادیق و عناوین ظلم میباشد،اما چون فاعل و خالق علی الاطلاق-ذات باریتعالی- بعلت وجوب و ایجاد هرچه آفریده و خلق کند در کمال نظام و عدل تمام است،بنابراین وضع هر چیز از ذره هبا،تا دره بیضا و از عقل اول تا هیولای اولی و از فعالیت محضه تا قوه صرفه و نیز از مراتب ظهورات تامه،تا پائینترین درجات مجالی امکانیه،که از آسمان کمال و غنا و اطلاق تا حضیض نقص و فقر ذاتی و تقیید را دربرگرفته است،بر وفق عدل و وضع بموضع و وقوع در موقع و محل خود میباشد،اما چون لازمه ماهیت امکانی قبول و استعداد و طلب بزبان حال است،بنابراین بمقتضای بکار بردن علم و حکومت عقل،در مراتب امکانیه و تکلیف و عمل،هر یک از این ماهیت برحسب قابلیت ذاتی خود،امور خیر یا شر و حسن یا قبیح را در موضع یا غیر موضع خود بکار میبرد،و اگر بکار برد هریک از امور خیر یا شرح بجای مقتضی و محل مناسب خود باشد،این وضع و وقوع بموضع یا محل بحسب حکومت عقل و علم است که ضابطهای دقیق دارد،پس بقول مولانا جلال الدین غضب و حلم و نصیحت و کید،هیچ باطل و از نظر آفرینش لغو و عبث نیست،ولی بکار برنده آنها اگر از ضابطه علمی و حکومت عقلی برخوردار باشد،هر یک را بجای خود استعمال میکند و این همان عنوان و مفهوم عدل است،ولی در صورت نداشتن ضابطه علم و حاکمیت خرد،هر یک از خیر و شر یا حسن و قبیح را در غیر موضع خود بکار برد،ظلم و جور مطابق با معانی لغوی و اصطلاحی آنها مصداق و تحقق خارجی یافته است."