ملخص الجهاز:
"رضا افسری کرمان در آستانه انقلاب مشروطیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) این عکس یگانه عارف ربانی است کز وجودش،مجمع اهل ادب نورانی است پاسدار انجمن،آزادهی شیرین سخن میرزا مهدی قلی خان،افسر کرمانی است مشروطیت،آزادی-کلماتی که زمانی نه چندان دور،قبل از سال 1324 هجری قمری در دهانها میگشت و ملت،یکپارچه در جستجوی آن-میگفتند:مشروطیت سد استبداد را درهم میشکند و برابری،برادری و عدالت اجتماعی میآورد...
از روزهای نخستین ظهور این تفکر در کرمان کمتر سخنی رفته،و اگر هم در کتابها به اجمال یاد شده،تنها یادها مربوط به دورانی است که"تفکر آزادی"جای خود را به"انقلاب آزادی بخش"سپرده بود.
سخنها به حاکم میرسد و بعد انحلال انجمن و تبعید"افسر"به"بم"که از تبعید نیز سخنی دارد: بخت بدم از ساحت کرمان به بم انداخت وز گلشن عیشم سوی زندان غم انداخت با"شیخ علی"2کرد مرا دست و گریبان بنگر که چگونه خرو تو بره به هم انداخت...
میرزا آقاخان و شیخ احمد روحی را علاء الملک از استانبول روانهی ایران کرده است."