ملخص الجهاز:
"گفتم:«محامد اوصاف این آقای بزرگوار را خیلی شنیدهام حالا که در رفسنجان هستم اگر بشود زیارتش کنم زهی سعادت»گفت«اتفاقا مستخدم ایشان در شهر است برای تهیهء مختصر لوازم خانه به من رجوع کرده،میتوان توسط او نامهای خدمتشان عرض کرده بنویسم:آقائی که صرفا به قصد سیاحت از تهران به کرمان آمده فعلا میهمان ما است دورادور بوجود مبارک ارادت پیدا اظهار اشتیاق میکند شما را ساعتی در رضوان زیارت و کسب فیض نماید.
قبلا به معین گوشزد نموده بودم:چون راه ورود به داخل شهر کرمان از خیابان مقابل باغ ناصری و دارالایاله میگذرد،خوبست آیت الله بزرگواری به خرج داده آنجا بیخبر پیاده شوند از سردار معظم دیدن کنند،بواسطهء همچو تظاهر عالی جنابانه یقین است والی ایالت را رهین منت خواهند ساخت که جانب ایشان را بیش از حد نگاهدارد...
سردار معظم گفت:جای خوشوقتی است که یکی از دوستانش اینقدر مورد لطف و توجه آیت الله قرار گرفته-پاسخ آیت الله این بود:«دعاگو و عموم رفسنجانیها به این آقا که دوست ما هم شده است آنقدر علاقه و اعتماد پیدا کردهایم که میل داریم منبعد همه جا نماینده و سنخگویمان باشد» و خطاب به معین التجار فرمود:«همچون نیست»؟معین هم گفته ایشان را تصدیق نمود!
حقیقت امر را از معین التجار که محرم اسرار بود استفسار کردم،او چنین جواب داد:«در احمد آباد وقتی صحبت از انتخابات به میان آمد و گفته شد این دفعه علاوه بر حاج فطن الملک چند نفر غیر رفسنجانی دیگر منمجله میرزا شهاب معلم که اهل راور است و منتسب به شیخیها، داوطلب وکالت از این حوزه میباشند و شروع به فعالیت نمودهاند»آیت الله گفت: «اگر قرار بر انتخاب یکنفر غیر رفسنجانی باشد فلانی(یعنی نگارنده)را که شخصی شایسته و صمیمی است انتخاب خواهیم نمود»..."