ملخص الجهاز:
"(به واسطهء عدم توبیخ غلامانش)یا آنکه بعض مردم لباسها و پارچههای نفیس را در مشعلها قرار میدادند تا نور آن به رنگهای گوناگون جلوه کند(این مربوط به زمانی است که از مشعل استفاده میشده است)و بازی با آتش که در این زمانها انجام میدهند و روشن نمودن چراغ در روز و امثال آن نیز،از این نوع اسراف است اما مصرف نمودن در آنچه لائق به حال شخص نمیباشد،آن است که انسان مال را صرف نماید در آنچه بر آن فایده دینی یا دنیائی-گرچه مجرد زینتی باشد که خداوند برای بندگانش حلال نموده است-مترتب باشد و لکن با وجود این چنین مصرفی نزد عرف لائق به حال او نباشد و تجاوز از حد و شأن او باشد، چنانکه یک بازاری که تمام درآمدش در روز بیش از دو درهم نیست اموالی را برای زینت خانهء خود به طلا و لاجورد اختصاص دهد.
اما در عکس حالت فوق،که به هر علتی تولیدات تقلیل یافته و گرانی و تورم ناشی از کمبود کالا بر جامعه حاکم شده است مسألهء زهد و چشمپوشی از مصرف برای تأمین دیگران به میان میآید و همانطور که در روایت دیدیم امام تا بدان حد در اینجا پیش میرود که موجودی ذخیرهء شخصی خود را نیز به بازار آورده،و در معرض فروش میگذارد و سپس خود همچون دیگران روز به روز غذای مورد احتیاج خود را تهیه میکند،آنهم مخلوطی از کالای فروخته شده و غیر آن که عادتا در بازار فراوانتر بوده است،این عمل امام علیه السلام در آن وضعیت کمبود و تنگنای اقتصادی از دو نظر میتواند در بهبود شرائط و اوضاع مؤثر باشد: 1-با تقلیل مصرف و به بازار آوردن ذخیره از فشار تورم ناشی از کمبود کالا کاسته میشود،و اگر همه بدین شیوه عمل کنند بهبود نسبی در وضع قیمت و بازار پدید میآید،زیرا از طرفی عرضه زیاد میشود و از طرف دیگر از مقدار تقاضا کاسته میگردد."