ملخص الجهاز:
"بطورکلی دینشناسی کاردان ممکن است در ارتباط با«ناباوران»نسبت به هردو دین بیتفاوت باشد یا با سایر ادیان بادشمنی رفتار کند که یا نظیر دین مسیح در قرن وسطی دارای نظریه و اصول علم نظری گردد که بیشتر این کار به نقش انفرادی اسلام شباهت دارد زیرا میخواهد معتقدات دیگران را رد کند و در سطح پائینتر از خود قرار دهد.
در بنیاد هر کوششی که برای بررسی مراتب حقیقت شود این عقده محکم در تطور وجود دارد که نمونههای ضمنی فساد تدریجی یا انحطاط تا حدود امکان نشان آن است که نهضت عظیم امور انسان از خامی و سادگی به تهذیب و تربیت بیشتر به پیش میرود و گسترش مییآبد2 نویسنده این کتاب دستی کرپن نترتر در نوشته مذکور درباره تاریخ دین سخن گفت این کتاب دستی«دین تطبیقی»نام داشت هردو اصطلاح کم و بیش بیک امر دلالت دارد تحقیق تاریخ دین همراه با روش تطبیقی علمی مرکب که در آن نمونههای تکامل را میتوان مشاهده کرد و استادانه نمایان ساخت و در آن تاحدودی که با دین ارتباط دارد معنی مرحله تکاملی را (1)-صفحه 8 R.
این امر ممکن است بدیهی بنظر برسد ولی اگر چنین است دلیل غفلت است زیرا دینشناسان تطبیق ادیان برای پایه استدلالات خود در پیشرفت دین مدیون نظریه تطور میباشند و برای بیان نظام معنوی خویش مانند نمونهها و پدیدههای دینی و توجه به سنن و رویهها مرهون عصر روشنفکری هستند چنین پیشرفتی را نمیتوان در اینجا بیان کرد ولی بطور خصوصی استاد کانت ول اسمیت آنرا در بخش اول کتابش«معنی و هدف دین»آورده است3 لازم است یادآوری گردد که بیشتر لغات جدید نظیر هندوئیسم و بو- دیسم و کنفوسیانیسم و تائوئیسم ورآینیسم و مانند آنها بطورکلی مجموعهای از کارهای قرن نوزدهم است."