ملخص الجهاز:
"1-ملک الشعرای بهار اینطور جواب میدهد: قطعهای شعر ز شوریده شنیدم که در آن گفته تبریک بشهزاده در این عید سعید شعر شیرین ز فصیح الملک امروز خوش است ز آنکه رسم است که نقل و شکر آرند به عید سخنش بسکه بلند است،هم از راه سخن میتوانم به لبش بوسه زدار راه بعید 2-محمد هاشم میرزای افسر(شیخ الرئیس)میگوید: ای فصیحی که بیک عید مرا یاد کنی به دو عید دگرت یاد کنم سال جدید عید مولود شهنشاه وجلوس نوروز این سه عید است که در ملک عجم هست سعید 3-ایرج میرزا جلال الملک میگوید: گفت شوریده بمن تهنیت عید ز فارس گشت از تهنیت او بمن این عید سعید کاش شوریده در این سال بتهران میبود تا همه روز بما میشد فرخنده چو عید شعر او از لب او لذت دیگر میداد دیده را فایدهء نیست چو شوریده ندید 4-بدیع الزمان خراسانی(فروزانفر)بعدی میگوید: ای فصیح آمد آن گفتهء پاکیزهء نغز که همی داد مرا تهنیت عید بعید این دو بیتی که در این قطعه نغز آوردی همره عید سه عید است همایون و سعید 5-مرآت السلطان که از شعرای دیرینه و منشیان دائم الحضور فرمان- فرما بوده رشگین شده حسد میورزد و وقتی نوبت به او میرسد از دادن جواب امتناع میکند و میگوید اگر من جواب تهیه کنم مجبورم حقیقت را فاش سازم و آن این است که شوریده مضمون شعرش را از شعرای عرب گرفته و ابتکار خودش نیست،اما فرمانفرما روی علاقهای که به شوریده داشته برای اینکه سروصدای او را بلند کند و لذت ببرد میگوید:شوریده چنان کسی نیست که بدش بیاید و اگرچه در باطن میدانسته است که شوریده نه شاعریست که که از مرآت بخورد و صدایش درنیاید بلکه صدایش به بدترین وجهی هم ممکن است دربیاید،بالاخره مرآت را وادار میکنند هرچه میخواهد بگوید، مسئولیتاش با فرمانفرما باشد..."