ملخص الجهاز:
"وقتی اسلام به معنی«بندگی انسان نسبت به خدا و طغیان انسان نسبت به طغیانگرها»باشد،پس باید آموزش و پرورش دو بعد را در افراد احیاء کند:یکی اینکه طاغوت و منحرف و فاسد به هر اندازه که صاحب قدرت و صاحب توان باشد،این فرد قدرت کفر نسبت به او را داشته باشد و بتواند بهر خط کفر و نفاقی و هر خط انحرافی و فاسدی براحتی کافر بشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) انسان بخشی از هستی است برای بهتر روشن شدن مطلب لازم به توضیح است که وقتی میگوییم حرکت درونگرایانهء انسان،باید دانست انسان در درون خودش به کجا میرسد،به کجا منتهی میشود و به کجا ربط پیدا می- کند.
دیگری آبی که از عمق وجود خودش بدست میآورد،این روایت-که منسوب به علی ابن ابیطالب (ع)است میگوید: (به تصویر صفحه مراجعه شود) «من زهد فی الدنیا و لم یجزع من ذلها و لم ینافس فی عزهاهداه الله بغیر هدایة مخلوق و علمه بغیر تعلیم و البت الحکمة فی صدره و اجراها علی لسانه» (تحف العقول ص/226) هرکس نسبت به دنیا زاهد شد و در عزب دنیایی و برتری دنیایی، پیشروی و سبقتگیری و چشمداشتی نداشت،یعنی نظرش کسب عزت نبود، این چنین بیسروپا بدنبال عزت دنیایی تکاپو نکرد،و در مرحله سوم (و لم یجزع من ذلها) و از خواری در دنیا بستوه نیامد و خود را نباخت و مضطرب نشد،یعنی هر سه نکته را رعایت کرد،خدا او را هدایت میکند، بدون اینکه خلقی واسطه باشد (بغیر هدایة مخلوق) و به او دانش می- آموزد و بدون اینکه معلمی داشته باشد حکمت را در قلب او ثابت و مستقر میکند و حکمت را بر زبان او جاری میکند."