ملخص الجهاز:
"من عرض کردم قربان من اگر بخواهم رد مظالم بدهم خودم فقیر وسائل بکف خواهم شد زیرا بغیر از یکدست لباس و یک اطاق و یک گلیم که از پول قرضه تهیه کرده و در وقت نماز خواندن آن لباس را پوشیده و در آن محل نماز میخوانم که نمازم مطابق تعالیم دینی در جای غصبی و لباس غصبی نباشد،کلیه دارائی من از عمل دیوانی فراهم شده است و من به این خیال بودم که انسان میتواند مبلغی بعنوان رد مظالم به یکی از علما بدهد و خود را حلال کند و بیشتر به همین قصد مشرف شدم ولی اینطوری که شما میفرمائید من دیگر فنای محض خواهم شد و نمیتوانم همچو کاری بکنم...
مجد الشریعه گفت-صحبت اینجا بود که خان میگفت بآخوند گفتم اگر رد مظالم معنایش این است که از عهده من ساخته نیست ولی آخوند ملا شعبانعلی خنده طولانی بر بیچارگی و اضطراب من زد بعد فرمود«مؤمن هر- کاری راهی دارد و هر گرهی را میتوان گشود اگر سرانگشتی که با آن سرو کار داشته باشد لایق باشد»عرض کردم چطور بفرمائید تا خیال من راحت باشد.
زیرا آقا فرمودید جناب خان مرتکب خلاف شرعی شده است آیا همان پانصد تومان که بملا شعبانعلی داده است خود یکنوع بازیافتی نیست و نسبت بهمان مبلغ بری الذمه نشده است؟ قصدم این عمل او نبود که فی حد ذاته عملی لغو و عبث است و حتی نسبت بهمان مبلغ نیز ذمه او بری نشده است و اگر میخواست چنین شود میبایستی همان مبلغ را در میان اهل محل صرف کند و یکسانی بدهد که مورد اجحاف و تعدی او قرار گرفتهاند."