ملخص الجهاز:
"و حجتی در پیشگاه حق و وجدان در کناره گیری ندارم،و اگرنه این بود که خداوند عهد قطری بر علماء حق و ربانی گرفته که بر پرخوری ستمکار و گرسنگی مظلوم صبر نکنند،از کار کناره میگرفتم و ریسمان این شتر را بگردن خود میافکندم تا بهر طرف خواهد برود،و بهر پرتگاه روی آرد،و مردم دنیا میدیدند که این کوشش طاقت فرسای من برای ریاست و سلطنت بر مردم یا بهرهمندی از لذات نبوده،و میدیدند که دنیای شما پیش من بیارج تر است از آب بینی بزوقت عطسه نمودن اما و الله لقد تقصها فلان و انه لیعم ان محلی منها محل القطب من الرحمی ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطبر فسدلت دونها ثوبا و طوبت عنها کشحا،و طفقت ارتأی بین ان اصول بید جذاء،او اصبر علی طخیة عیا،یهرم فیها الکبیر، و یشبب فیها الصغیر،و یکدح فیها مؤمن حتی یلقی ربه،فرایت الحلق شجئ اری تراثی نهیا حقی مضی الاول لسببله فادلی الی فلان بعده(ثم تمثل بقول الاعشی)شتان ما یومی علی کورها و یوم حیان اخی جابر فبا عجبا بینا هو یستقیلها فی حیاته،اذ عقدها لاخر بعد وفاته."