خلاصة:
نویسنده زیربنای این «سخن را که وحی تابع پیامبر است نه او تابع وحی» را مدل کانتی میداند کانت
میگوید ذهن، منفعل و دریافت کننده محض نیست بلکه فاعلیت هم دارد و صوری را از خود به مدرکاتش
میافزاید و در حقیقت تجربهای محض در کار نیست. با توجه به این ایده به اعتقاد بعضی از متفکرین داخلی
موضعگیریها و تجارب پیامبر صلیاللهعلیهوآله با شرایط اجتماعی رابطه دیالوگی داشت. مؤلف پس از تبیین رابطه دیالوگی
با نقد این نظریه مینویسد: اسلام پیامی خاص برای جامعه داشت و پیامبر حامل آن پیام بود و مضمون این
پیام از پیش تعیین شده بود، شرایط اجتماعی و تاریخی، محتوا و مضمون آن پیام را تغییر نمیداند بلکه
مواردی پیش میآوردند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله آن پیام را بهتر تفسیر و تبیین میکردند.
ملخص الجهاز:
"بسطناپذیری تجربه نبوی (1) چکیده: نویسنده زیربنای این «سخن را که وحی تابع پیامبر است نه او تابع وحی» را مدل کانتی میداند کانت میگوید ذهن، منفعل و دریافت کننده محض نیست بلکه فاعلیت هم دارد و صوری را از خود به مدرکاتش میافزاید و در حقیقت تجربهای محض در کار نیست.
مؤلف پس از تبیین رابطه دیالوگی با نقد این نظریه مینویسد: اسلام پیامی خاص برای جامعه داشت و پیامبر حامل آن پیام بود و مضمون این پیام از پیش تعیین شده بود، شرایط اجتماعی و تاریخی، محتوا و مضمون آن پیام را تغییر نمیداند بلکه مواردی پیش میآوردند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله آن پیام را بهتر تفسیر و تبیین میکردند.
همچنین در دیدگاه افعال گفتاری، خود افعال گفتاری (فعل گفتار و ضمن گفتار) مضمون وحی هستند، به این معنا که خدا جملاتی معنادار را بر پیامبر اظهار کرده است و این جملات مضمونی خاص داشتهاند از این گذشته، بنا به دیدگاه تجربه دینی، ارتباط زبانی میان خدا و پیامبر صورت نگرفته است.
در سخنان فوق تناقض هم بهچشم میخورد؛ آیا با پذیرفتن مدل کانتی در تجارب وحیانی و تابع دانستن این تجارب میتوان از کشف تام محمدی(ص) سخن گفت؟ کشف تام به این معنا است که واقع آنگونه که هست به تمام و کمال برای پیامبر منکشف میشود و این تنها در صورتی امکانپذیر است که شخصیت پیامبر و ظرفیت وجودی او در تجاربش دخالت نداشته باشند."