ملخص الجهاز:
"(به نقل از خاطرات خانواده شهید) ناصر فکری خوشآبادی-آموزگار- (اصفهان) به خاطر دارم،دوران سربازیش را که در سراب طی میکرد،نزدیک ماه مبارک رمضان بود که نزد او رفتم تا چنانچه وسیلهای میخواهد برایش تهیه کنم.
(از سخنان شهید-به نقل از خانواده) حسین محمدی-دفتردار-(تهران) در دبیرستان فارابی که مشغول کار بود، برای اینکه کارهای دفتری دبیرستان به موقع تمام بشود،آن کارها را به خانه میآورد و مشغول نوشتن آنها میشد...
(به نقل از وصیتنامه شهید) محمد رضا یوسفزاده-آموزگار- (کرمان) برای لبیک گفتن به این ندا(ندای امام خمینی)ترجیح دادم که کلاس درسم را به جبهه،قلمم را به مسلسل و کلامم را به گلوله تبدیل کنم تا شاید بتوانم آموزشی دهم.
(به نقل از پزشکیار جبهه از آخرین دیدار با شهید) حسن زنگانه-آشپز-(مازندران) زمانی که از عملیات و یا تدارکات برمیگشتیم،با آنکه سختی راه و سردی هوا و برف و یخبندان برادران را بیش از حد خسته میکرد و برادران میرفتند و استراحت میکردند،این برادر بجای استراحت برای برادران رزمنده غذایی گرم درست میکرد و از استراحت خود چشم میپوشید."