"معلم:نکنه همه این مرضها مرض امتحان فرداست؟ شاگرد:خانم باور کنید که نه تمام بدنم کهیر زده.
*** ناظم:مگه تو کلاس نداری؟ شاگرد:اجازه خانم،مریض هستیم.
ناظم:لابد به خاطر امتحان فردا سرت درد گرفته،زود برگرد به کلاس.
مدتی بعد مادر وارد اتاق میشود:بلند شو،غذایت را بخور!
مادر بدون توجه به حال دختر میگوید:پاشو مادرجون،پاشو مشقهاتو بنویس،یک دو ساعته دیگه باید بریم مهمونی.
روز بعد دختر:مادر جون حال ندارم به مدرسه برم،تمام بدنم میخاره.
معلم:ببینم صورتت چی شده؟ شاگرد:اجازه خانم!تمام بدنم جوش زده و میخاره.
معلم:نکنه مخملک گرفتی؟ شاگرد:نمیدونم خانم.
معلم:بلند شو،زود برو دفتر.
*** ناظم:باز چی شده؟ شاگرد:اجازه،خانم معلم میگه ما مخملک گرفتیم.
شاگرد بعدی:خانم اجازه!خانم معلم گفتند ما را هم به منزل بفرستید.
شاگرد بعدی:خانم اجازه!ما هم همینطور.
*** روز سوم معلم وارد کلاس میشود.
*** راستی تقصیر کیست؟ فکر میکنید شناخت بیماریهای واگیردار سنین مختلف،توسط معلم سخت است؟ *** آبلهمرغان نوع بیماری:واگیردار علائم اولیه:ناراحتی عمومی،سردرد،تب،کمردرد و رنج از بثورات متعدد."