خلاصة:
در پی تاسیس نظام سیاسی جدید در ایران، در میان علاقه مندان به مباحث سیاسی در زمینه شناخت نظام نوپدید و یکی از مهم ترین محورهای آن یعنی ولایت فقیه، کوشش های بسیاری انجام شده است. فزونی دانش آموختگان دانشگاه ها در علوم سیاسی و فضلای مراکز پژوهشی قم، در پرتو اوضاع سیاسی و مناسبات قدرت، در یک و نیم دهه اخیر کشور، مشغله ای را پدید آورد که در این نوشتار از آن با نام «سیاست نویسی» نام برده شده است. در گزارش توصیفی ـ تحلیلی از این پدیده، چند اثر برجسته از سیاسی نویسان معاصر به اجمال از حیث روش بررسی گردیده است.
ملخص الجهاز:
"پیروزی انقلاب فرصتها وفضاهای جدیدی برای پردازشهای قلمی به سیاست پدید آورد،اما از آنجا که بحثدرباره اندیشههای سیاسی در وضعیت جنگی کشور ممکن نبود،تا سالهای پایانی دههشصت خورشیدی اثر عمدهای در این میان پدید نیامد و حتی چند اثر قابل اعتنا هم در دهه بعد بود که مجددا مورد توجه قرار گرفت.
ضع کنونی اندیشه سیاسی در ایران اگر دوره زمانی 1356 تا 1384 را به عنوان دامنه مورد توجه در بررسی خودمطمح نظر داشته باشیم،میتوان گفت که ما در مدت بیش از ده سال به طور کلی دروضعیتی ویژه قرار داشتیم؛هنوز تبوتاب انقلاب فروکش نکرده بود که ناگزیر درجنگی سخت وارد شدیم و در اوضاع جنگی که با منطق خود هرجامعهای را در وضعیتانسجام راهبردی قرار میدهد،هرنوع امکان پرداختن به دانش-که فراغ بال و وضعیتمطمئنی میطلبد-از میان برخاست.
»(همان:20)در اندیشه اتحاد اسلام(نهضت سید جمال و شاگردانش)،گرفتاریها از استبداد سیاسی ناشی میشد و در دورهجدید نظام سلطه غرب بود که با استعمار و قوه قهریه،چهره خشن خود را به مسلماناننشان داد و این حوادث خودبهخود اندیشه سلبی سیاسی را بر موضوع قدرت وحکومت و«ضرورت ایجاد حکومت اسلامی»متمرکز کرد،نه بر شناخت اصیل سیاستو کوشش برای مواجهه فلسفی و معرفتی با تجدد که میتوانست به زایش سنتانجامیده،در نتیجه به تأسیس منجر شود.
جالب است که از میان ارزشهای عدالتطلبانه وظلمستیز مارکسیستی در برابر سرمایهداری غرب و نظام فئودالی شرق(ایران)،و نگاه وبرخورد ایجابی به آنها،این ابعاد تفکر مادی و الحادی اندیشههای مارکسیستی بود کهبرای علما برجستگی یافت و خودبهخود نوعی نهضت کلامی نو در مبارزه با آنان شکلگرفت که از مهمترین رهبران این نهضت میتوان به مرتضی مطهری و دستاندرکارانمجله کتب اسلام اشاره کرد."