خلاصة:
این مقاله در پی گزارشی نو درباره یکی از اصول و مبانی مدرنیته میباشد. سکولاریسم به معنای دقیق دنیوی
شدن در سه لایه روابط انسانی (روابط فردی، روابط اجتماعی و روابط انسان با طبیعت) در دنیای مدرن رخ
نمود و دین از دخالت در تنظیم و احکام این روابط بر کنار و بالطبع قرائتهای گوناگونی چـون سمبلیک بودن،
تک بعدی کردن، شخصی شدن، عصری کردن، بشری ساختن و دنیوی شدن دین، جهت حذف دین یا رفع
تعارض آن با مدرنیته تماما سکولار ارائه گردید. البته این فرآیند سکولاریسم، محصول علل و عوامل خاصی
در دین مسیحیت و روند شکلگیری مدرنیته و دنیای غرب میباشد.
ملخص الجهاز:
"سکولاریسم به معنای دقیق دنیوی شدن در سه لایه روابط انسانی (روابط فردی، روابط اجتماعی و روابط انسان با طبیعت) در دنیای مدرن رخ نمود و دین از دخالت در تنظیم و احکام این روابط بر کنار و بالطبع قرائتهای گوناگونی چـون سمبلیک بودن، تک بعدی کردن، شخصی شدن، عصری کردن، بشری ساختن و دنیوی شدن دین، جهت حذف دین یا رفع تعارض آن با مدرنیته تماما سکولار ارائه گردید.
اول آن که، انسان در زندگی فردی و اجتماعی، همواره خود را نیازمند نوعی باور دینی و عقاید ماورایی میدیده است و این عجز انسانی از تنظیم مناسک حیات فردی و اجتماعی عمده دلیل جریان ادیان الهی و غیر الهی در طول تاریخ بشریت میباشد.
2 ـ ابعاد دنیوی شدن همه ادیان الهی در طول تاریخ حرکت انبیای الهی علیهمالسلام به دنبال هدایت انسانها و ساماندهی حیات فردی و اجتماعی انسانی بر محور کلمه توحید بودهاند؛ و از آنجا که انسان یا جامعه موضوعا واحد هستند نمیتوان دو الگو در سرپرستی و هدایت آن در نظر گرفت و یا آن موضوع واحد را تجزیه کرد و سرپرستی بخشی از آن مثل معنویت را به ادیان الهی و بخشی دیگر مانند مادیات را به حس و عقل بشر مستقل از وحی سپرد.
با این توضیح مشخص میگردد که سکولاریسم را نباید در سه حوزه دین، فرد و جامعه دنبال نمود،(1) بلکه سکولار، صفت روابط انسانی ـ روابط فردی و اجتماعی و روابط انسان با طبیعت ـ قرار میگیرد و محصول این سکولار شدن روابط، این است که دین باید به گونهای از صحنه خارج و یا مؤید روند مدرنیته گردد، از این رو سکولار نمیتواند صفت دین قرار گیرد."