"یکقسم تصرفاتی که در طبیعت منیمودند،یا کارهای غیر عادی محسوس که انجام میدادند،درا ین قسم از معجزات عمده جهت اعجاز از ناحیه جاری شدن بدون علل و اسباب طبیعی است نه نتیجه آن،بنابراین از دور شنیدن یا نمایاندن اشیاء اگر بدون اسباب و علل طبیعی انجام گردد معجزه است نه از هر راه و بواسطه هرگونه علل،برای توضیح اینکه معجزات یا علل و اسباب غیر طبیعی صورت میگردد میگویم:عادتی که خداوند در جریان طبیعت قرار داده این استکه مواد مرده پس از گذشتن زمانی بصورت زندهگان در میآید اینهم گرچه معجزه و قدرت خداوند است که پیوسته در مقابل چشم انسان است ولی چون عادی شده این عادت مانند پردهای استکه روی افکار میپوشاند و احساس بقدرت و حرکت فکر را راکد مینماید، ولی چون از صورت عادی و سیر تدریجی خارج شد خرق عادت میشود،البته این حرکت و سیر تدریجی بواسطه قوائی است که ماده را دائما بصورتهای گوناگون در میآورد و آن قوا مانند دست موسی مظاهر قدرت حقند،و از ماده مرده صورتهای گوناگون میسازند."