ملخص الجهاز:
قزاق رس که در اوایل عهد صفویه(صاری اردو)را یعنی دولت مغول قفچاق را از شهرغازان در شرقی مسکو برانداخته و خود را به حاجی طرخان رسانیده بود ناگاه از(1769)تا(1813)بسوی کرانهای دریای خزران و دریای طرابوزان پیشرفت سریع کرد و این کرانهارا که یکی موطن اصلی قراقویونلوها مؤسسان اصلی«سلسلۀ قزلباش»و دیگری زادبومعمدۀ سلسلۀ آل عثمان فروگرفته بود بسهولتی عجیب از پایان کوه قاف به پیشان او درآمدهبین 1826 تا 1828 طوالش را با دشت مغان یعنی زادبوم صفویه را و ازطرفدیگر بین(1828 و 1829)کرانهای شرقی دریای طرابوزان را فرا گرفتند،فاما جانب چپ بادبیزنمفروض حتی پیش ازین تاریخ درهم شکست-سلسلۀ آل تیمور که فرنگان دریائی آنرا موغولیا گران موغول گفتندی در نتیجۀ توطیههای روزافزون فرنگان لندنی در مدت کمی فرومالیدهشد-یعنی پسازآنکه کشورهای بریکیدۀ ینگی دنیا از لندن مستقل شدند ناچار لندنیان ازینهندهای غربی مأیوس گشته هم خویش را مصروف برگشودن هندهای شرقی داشتند هاستیئگسصاحب که معسکر او در کلکته بود در 1774 دستبکار تسخیر بلاد موغول شده با عنوان رزیدنتجنرال یعنی«سردار باشند»در سرزمین نافرنگان در 1803 و لسلی صاحب سردار باشندهدیگر ناگاه بردهلی قشلاقگاه سلسلۀ آل تیمور زده آنچه را که دستش رسید فروغارتیدو بلندن بردولندنیان خود را چندان نیرومند یافتند که ناگاه حتی در امور داخلی خراساندستیاختن گرفتند و در مقابل سلسلۀ قزلباش تهران یک دولت افغانی در هرات بعمل آوردهاو را علیه قجران برآغالیدند(1834 تا 1842)درینوقت مزاج دار الاسلام شرقی تا به حدیمختل شد که حتی فرنگان پاریسی بمرزهای غربی او دستدرازی کردند،در(1798)ناپلیون بمرز عثمانی یعنی ولایت مصر تاخته فتحعلی شاه را و حتی سیکههای لاهور رابا خود متفق ساخته درصدد برآمد که میان قزاق روس و بازرگانان لندن یک نیروی سوم تشکیلدهد-لکن در(1801)عثمانیان با فرنگان لندنی در ساخته فرنگان پاریسی را از ولایتمصر اخراج کردند..