ملخص الجهاز:
"دولافور در کتاب تاریخ هند مینویسد:اقوام آریا مردمی بودند بغایت متدین و مذهبی آئین و آرابی شایسته و مناسب در میان آنها انتشار داشت و چون تمدن آنها رو به ترقی گذاشت مشکلاتی در مذهب پدید آمد که آنرا درهم و پیچیده و مراسم و تشریفات مربوطه را سخت و غیر قابل تحمل قرارداد.
آتارواودا(Atharvaveda)محتوی بر تلسمات سحری و اوراد و ادعیه توفیق یافتن در امور زندگی و نیز افسونهائی برای حفظ از شرور و بلیات و این ودای آخر وقتی تألیف شده که اقوام آریا در تمدن خیلی پیشرفت کرده بودند و محتمل است که در آنوقت از عقاید و افکار مذهبی بومیها نیز تا اندازهای در میان قسمتی از آریاها رواج یافته بود.
اولین فرق و امتیازی که در جامعه آریاها پدید آمد فرق و امتیاز ما بین آریاهای خالص و غیر آریاها با نسلهای مختلط بود،این امتیاز در بدو امر از نظر خاندانی و نژادی بود،آریاهای سفید پوست از طوایف سیاه وحشت داشتند و وقتی آنها را در جامعه خودشان پذیرفتند فقط بعنوان خدمتکاری و غلامی بود بدون اینکه آنانرا در اعمال مقدسه دینی شرکت دهند،ولی همینکه مستعمرات آنان توسعه یافت و دولتهائی تشکیل گردید،رقابت صنعتی و طبقهای ما بین خود اقوام آریا پدیدار شد و دو طبقه ممتاز روی کار آمدند یکی پیشوایان مذهبی و دیگری مردان جنگ.
آن خدا که ما با قربانیهای خود او را احترام میکنیم کیست؟» رنه گروسه در کتاب«تاریخ فلسفه شرق»یکی از سرودهای ریگ ودا را چنین شرح میدهد: «خردمندان خدای واحد را باشکال مختلف نام میگذارند و آنرا آگنی(Agni)، میترا(Mithra)،و وارونا(Varouna)مینامند» در متون ودا تحولاتی از نظریه مانا(Moea)و همچنین یک عروج بسمت واحد پرستی وجود دارد که دارای ارباب انواع است."