ملخص الجهاز:
">چهاردهم معلم کل شیخ الرئیس ابو علی سینا بطوریکه مکرر تذکر داده شده ما در این کتاب جلد سوم قهرمانان اسلام زندگانی اشخاصی را مورد بحث قرار میدهیم که خدمت مخصوصی به تعلیات مذهب شیعه نموده باشند و شیخ الرئیس با اینکه عالمی بینظیر و حکیمی بیبدیل و مؤلفات علمی او تا قیام قیامت باقی خواهد بود و تا این تاریخ کسی از علماء و حکماء یافت نشده که با او در علوم مختلفه توانسته باشد کوس برابری بزند ولی آنچه تفحص کردهایم خدماتی از ایشان نسبت باهل بیت طهارت نیافتهایم: اما چون شیخ شخصیت اول علمی عالم و شیعه امامیه بوده و بهمین جهة قسمتی از عمر خود را در حال خوف و قرار از متعصبین مذهب گذرانیده و مسافت بعیدی را برای حفظ جان خود پیاده پیموده و با تصدی به تعلیمات عمومی که در همه حال داشته مناسب دید او را جزء قهرمانان بشمار آورد.
یکی از محارم سلطان که با شیخ دوست بود او را از قضیه مستحضر کرد و شیخ با تغییر لباس از خوف قتل به ری فرار کرد و در آن شهر جوانی را دید که مشغول کار طبابت است و در گوشهای ایستاده و ناظر دکه جوان طبیب گردید، و فراست فوق العادهای از آن جوان در شناختن زن یهودی و محل سکونت و غذای او مشاهده کرد و شگفتی گرفت اتفاقا جوان بطرف او نگریست و او را نزد خود طلبید و گفت: گمان دارم که تو شیخ الرئیس باشی و او را بمنزل خود فرود آورد و کاملا اکرام نمود شیخ از او پرسید: که چگونه زن یهودی و مرا شناختی؟ جوان جواب داد شناختن یهودیان که مردمانی کثیف هستند و همچنین محل آنان که در ری معروف به پستی است برای طبیب که با همه مردم سروکار دارد کار مهمی نیست ولی شناختن حضرت شیخ با حدس و فراست بود که تصادفا نیز بهدف رسید و قطعا علاء الدوله از تو دست بردار نیست و قریبا بمقر عزت و جلال خود خواهی رفت و تقاضا دارم که مرا هم در سلک ندماء علاء الدوله منسلک فرمائی."