ملخص الجهاز:
"این مطلب یعنی ساختمان واقعی هسته در فاصله دو تقسیم سلولی،از مدتها پیش نظر بیولوژیستها را بخود جلب نموده بخصوص از موقعی که مورگان«قانون»استقرار ژنها در روی یک خط را وضع کرده است:زنجیر ژننها که طبق این فرضیه در روی کرموزمها استقرار یافتهاند در فاصله دو میتوز ممکن نیست حل شود،نه فقط برای اینکه از هم پاشیدن زنجیره ژنها در فاصله دو تقسیم سلولی موجب میشود که در میتوز بعدی ژنها یکدیگر را نیابند بلکه بخصوص از این لحاظ که طبق نظریه مورگان ژنها عمل خود را درست در همین دوره انترسینز4(بین دو تقسیم سلولی)انجام میدهند و لذا در این دوره بایستی نظم وضع خطی خود را حفظ کنند.
طرفداران فرضیه شبکه هستهای و پیوستگی بقاء کرموزمها ادعا میکنند که بطور پیوسته و متصل باختمانی در هسته موجود است و هیچگونه انفصال و انقطاعی در حیات دو تقسیم سلولی تساوی ضریب انکسار شبکه هستهای با ضریب شیره هستهای است و بهمین علت تشخیص و تمیز یکی از دیگری غیر ممکنست اما اگر شرایط خارجی سلول را تغییر دهیم و او را بنحوی تحریک نمائیم،ساختمانهای موجود بواسطه تغییراتی که در صفات نوریشان ظاهر میشود مرئی میگردند نه آنکه اصولا از نو تشکیل شده باشند.
در روی پرپاراسیونها میتوان در جهت مخالف نفوذ عامل محرک،مراحل پیاپی تشکیل ساختمانها را تدریجا دنبال کرد،بدین طریق که در هسته هموژن دانههائی ایجاد شده،تعدادشان افزایش مییابد،سپس اینها باهم اجتماع کرده،ساختمانهائی بوجود میآورند که برای سلولهای مورد بحث بعنوان ساختمانهای مخصوص تلقی میشدهاند اما این اشکال چیزی جز مظاهریک حالت تحریکی بیش نیستند،یعنی آنکه تحریک سلول بتوسط ماده ثابت کننده موجب ایجاد این ساختمانها شده است."