ملخص الجهاز:
"و چون این علم(مانند همهء علوم)ناگزیر از موضوع است،و بیان خواهیم کرد آنچه که موضوع این علم گمان شده،موضوعش نیست،پس باید دید که آیا موضوع این علم، همهء اسباب نخستین و علل چهارگانهء(فاعلی و غائی و صوری و مادی)موجودات است؟ نه علت فاعلی فقط که موضوع بودنش چنانکه گذشت)برای این علم ممکن نیست و یا چنین نیست؟ جماعتی نیز موضوع این علم را همهء اسباب و علل نخستین پنداشتهاند،ولی بحث و نظر در این اسباب و علل نیز خالی از این نیست که وجههء نظر یا حیثیت وجود آنها،یا حیثیت سببیت مطلقهء آنها یا سببیت مخصوص به هر یک،یا سببیتشان من حیث المجموع است،پس میگوئیم: ممکن نیست که اسباب و علل مفروض از لحاظ سببیت مطلقه،موضوع این علم، قرار گیرد تا غرض از این علم،بحث و نظر در اموری باشد که بدون بواسطه،عارض اسباب و علل میشوند از آن جهت که سببیت مطلقهء آنها ملحوظ است،و این مطلب با بیان وجوهی ظاهر میگردد: یکی آنکه این علوم گفتگو میکند از آن معانی که از عوارض خاصهء اسباب و علل نیستند مانند کلی و جزئی و قوه و فعل و امکان و وجوب و غیر اینها،و بدیهی است که این امور به گونهای هستند که بحث از آنها فی نفسه صورت میگیرد(نه از آن حیث که عارض اسباب و عللند)وانگهی این معانی از اعراض ویژه امور طبیعی،و نه از عوارض خاصهء امور تعلیمی است،و در سلسلهء اعراض خاصهء علوم عملی نیز واقع نیستند،پس بحث از این معانی به عهدهء علوم دیگری خواهد بود و آن علم،همانا فلسفهء اولی است."