ملخص الجهاز:
"*بهطور کلی میتوان گفت که تعهد شغلی و رضایت شغلی هر دو ناشی از نگرشهای مثبت و منفی کارکنان از شغلشان است،اما تعهد شغلی عامل بسیار قویتری برای انگیزه به کار فرد است.
بهطور کلی میتوان گفت که تعهد شغلی و رضایت شغلی هردو ناشی از نگرشهای مثبت و منفی کارکنان از شغلشان است،اما تعهد شغلی عامل بسیار قویتری برای انگیزه به کار فرد است.
سازمانها و شرکتهایی که علاقهمند به بهبود کیفیت حیات شغلی هستند؛بهطور کلی میکوشند تا احساس امنیت،غرور، خود مختاری و مسئولیت در کارکنان ایجاد شود و بدانند که با آنان به تساوی رفتار میشود،از آنها انتظار میرود خود به خود کار کنند و در مواقع لزوم نیز در انجام وظایف خود قابلیت انعطاف داشته باشند.
به نظر«استرون» گاهی فرد صرف نظر از وجود نظارت بیرونی، قوانین و مقررات و بازخواست در قبال انجام کار،نتایج و پیآمدهای آن احساس تعهد درونی دارد و با تمام وجود در جهت تحقق اهداف سازمان تلاش میکند که میتوان اینگونه افراد را شایسته عنوان مسئول یا کارمند متعهد دانست.
بر این اساس،فرد چه دارای تعهد درونی باشد و چه نباشد،باید در قبال کار خود پاسخگو باشد؛البته این نوع پاسخگویی اگر مبتنی بر ضوابط و دستورهای اسلامی باشد،سبب ایجاد احساس مسئولیت در شخص نیز میشود.
بهطور کلی میتوان گفت احساس مسئولیت در قبال انجام وظایف محوله، نوعی احساس تعهد درونی یا ناشی از وجود قوانین و مقررات و بازخواست ناظران بیرونی است که در هر صورت مسئول موظف به پاسخگویی نتایج کار خود است."