ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) پیامبر برادری منظر ترکمان شب بود و ظلمت.
غرور بود و عصبیت،برادر،برادر را میکشت.
آنقدر کودکانه،که عقل حیران میشد.
انسان دیروز به شمشیر،شتر و کشتههایش،اصالت پیدا میکرد.
مردی از حراء سرازیر شد با کولهباری از عشق و برادری،مهر و دوستی؛در کلامش، طنین مهر جاری بود و در نگاهش عاطفه مواج؛دستانش عطر ریحان در فضا میپراکند و حنجرهاش،حنجرهی فرشتهها بود.
درها را به رویش بستند...
منم محمد!برادر شما،همان که تا دیروز در بین شما بود و شما او را به امانت میشناختید.
منم محمد،برادر شما از جانب خدا آمدهام.
برایتان شهدی از بهشت آوردهام،گوارایتان باد.
«انصار و مهاجرین باهم برادرند،هریک از شما برادرش را در آغوش بگیرند.
» «آی مردم،مؤمنان برادر یکدیگرند،جانهایشان،جان یکدیگر است....
» *** هنوز هم میتوان صدای پیامبر را شنید.
پیامبر به ما آموخت:از برادرتان غافل نشوید!
نکند روزمرگی،ما را به خودمان مشغول کند،و برادر ما،در همسایگی ما،شب گرسنه سر بر بالین بگذارد!"