ملخص الجهاز:
"! خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آندل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی خوشی و خرمی و کامرانی کسی دارد،که خواهانش تو باشی چو خوش باشد؛دل امیدواری که امید دل و جانش تو باشی گل و گلزار؛خوش باشد کسی را که گلزار و گلستانش تو باشی چه باک آید ز کس آنرا که وی را نگهدار و نگهبانش تو باشی مپرس از کفر و ایمان بیدلی را که هم کفر و هم ایمانش تو باشی مشو پنهان از آن عاشق؛که پیوست همه پیدا و پنهانش تو باشی برای آن بترک جان بگوید دل بیچاره،تا جانش تو باشی عراقی طالب دردیست دایم ببوی آنکه،درمانش تو باشی"