ملخص الجهاز:
"وایت که بر چنین نظریاتی انتقادات سختی نموده،عقیده دارد این نظریات«تفسیری است از مفهوم فرهنگ که از دید روانشناسی و روانکاوی13بعمل آمده که با توجه به روش ایدهآلیسم قدیمی14دوباره اصطلاح تازهای برای خود برگزیده است»15.
در چنین حالتی تجزیه کردن مفهوم فرهنگ میتواند بنحو اغراقآمیزی گسترش یابد در این صورت آیا شخص قبول خواهد کرد که نشان دادن فرهنگ بمنزله سیستم و مفهومی کلی است که اساسا صدمهپذیر میباشد؟ پژوهشهائی که در زمینه انسانشناسی(بمعنای دقیق آن)بعمل آمده،همچنین روشهای جدید تحقیق که بوسیله ملل و اقوام مختلف بعد از جنگ دوم جهانی انجام شده است به انتقاداتی که علیه تعاریف و مفاهیم فرهنگ شده بود قدرت خاصی بخشیدهاند.
هارث در اثری نفیس که به روابط مابین انسانشناسی و جامعه شناسی اختصاص داده است مینویسد: «اگر بنظر آوریم این بیتوجهی نسبت به مفهوم فرهنگ از اعتقاد به نحوهء رفتار انسانی سرچشمه میگیرد،باید قبول کنیم که این موضوع میتواند با اصطلاح کنشهای متقابل31بهتر پی ریزی شود،کنشهای متقابلی که بیشتر مابین اقوام مختلف در نظر گرفته میشوند،تا مابین اشخاص یا عناصر فرهنگی».
(10)-منظور و مقصود از خصوصیت مادی که در تعریف فرهنگ بآن اشاره شد:مجموعه اشیاء و ابزارهائی است که فرهنگ مادی Material Culture را تشکیل میدهند مانند همه اشیاء و آلات و اداواتی که وسیله پیشینیان(اعضای پیشین جامعه)ساخته و پرداخته شده و برای نسلهای بعد بارث مانده است و در هر عصر و زمانی اعضای جامعه در شئون مادی زندگی اجتماعی خود از آنها بهره میگیرد.
Malinowski نیز در بحث از مردمشناسی فرهنگی میگوید: «تحلیل فونکسیونی فرهنگ براساس این اصل نهاده شده است که در هریک از انواع تمدن و در هر رسم اجتماعی هر عادت،هریک از اشیاء مادی،هریک از افکار و اعمال و اعتقادات،کاری انجام میدهند که برای جامعه اهمیت حیاتی دارد."