ملخص الجهاز:
"برمیگردیم به فعالیتهای موبد بزرگ داد هرمز در زمان انوشیروان،البته این بار هم آگاهی ما درباره این شخص از منابع مسیحی است که نوشتهاند زمانیکه ما را با38سرپرستی روحانیان مسیحی را در ایران برعهده داشت بعلت گذشت و اغماض شخص شاه در مسائل مذهبی،فرصتی بدست وی و کشیشان افتاد تا در اشاعه مذهب خویش بکوشند و در اقصی نقاط شاهنشاهی ساسانیان پیروانی (36)-جنگهای ایران و روم تألیف پروکوپیوس ترجمه محممد سعیدی ص 106 و 107 (37)-تاریخ اجتماعی ایران-از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان- سعید نفیسی ص 16 (38)-میلر مؤلف کتاب تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران (ص 304)درباره مارابای اسقف نوشته است: «مارابا عضو یک فامیل معروف زرتشتی و در جزو مغان بوده و نایب الحکومه ایالت بیت ارمای بوده است،روزی میخواست داخل قایقی شود و از دجله عبور نماید که دید یکنفر جوان محصل مسیحی از اهل نصیبین در قایق نشسته و منتظر حرکت است،مارابا نخواست پیش این پسر مسیحی بنشیند،او را از قایق بیرون کرد،قضا را طوفانی برخاست و قایق از حرکت بازایستاد، مارابا از کار خود پشیمان شد و از جوان دلجوئی کرد و درباره مسیحیت از وی سئوالاتی کرد و پاسخ مناسب شنید و آنگاه مسیحی شد؟ برای خود بدست آورنداین مسئله موبدان موبد و سایر روحانیان زرتشتی را که از ترس شاه چندان جرأتی برای مقابله با مسیحیان در خود نمیدیدند بشدت رنج میداد بقول کریستن سن قدرت پادشاه نسبت بروحانیان فزونی گرفته و آنرا تحت الشعاع خود قرار داده بود و خطری که از جانب روحانیان درگذشته ممکن بود سلطان را از تختوتاج بزیر آورد از میان برخاست39 ولی با اینحال گهگاهی بعلت وقوع جنگ میان ایرانیان و رومیان فرصت تصفیه حساب دست میداد و موبدان با رنج دادن مسیحیان تسکین خاطر میافتند،مثلا زمانیکه انوشیروان برای فتح لازیککا عازم آن خطه شد موبدان موقع را مناسب یافته بزجر و آزار مسیحیان و پیشوایان آنها پرداختند."