ملخص الجهاز:
"مرحله اول از بند دوم: موقعیت عقل در کل دانش برای شناسایی این انگاره که از انگارههای کلیدی دانش است چند گزاره از گزارههای اصلی را که در نقد عقل تقریر کردهام، به این شرح، عرضه میدارم: گزارههای نقد عقل گزاره یکم:همه گونههای دریافت(ادراک)تنها هنگامی قابل پژوهشند که زیر نظر عقل قرار گرفته و عقلی شده باشند.
اما اگر علم حصولی، از سنخ اندیشیدن ( تفهم)باشد و ملاک آن به مفهوم افراز شده از صورت حسی و دیسه خیالی بازگردد-و با اینوصف، ماهیت از سنخ مفهوم نباشد، چنانکه بر اساس نقادی عقل در این نوشته منظور شده است-در این فرض، احساس و تخیل از منطقه علم حصولی بیرون میافتند و قلمرو علم حصولی محصور میگردد به قلمرو تصور و تصدیق در بیرون از حس و خیال و بیرون از علم حضوری.
مرحله نخست:موقعیت عقل در منطقه تجربه تعریف تجربه از جمله تعریفهای تجربه میتواند تعریف ذیل باشد:تجربه( آزمایش)عبارت است از برقرار شدن ارتباط قانونمند میان الف و ب( A و B یا هر نماد حرفی دیگر)از طریق منطبق شدن قانون پیشین عقلی در باب علیت بر الف و ب بدینگونه که نخست:الف و ب با کمک حس دریافت شود، در عین این دریافت حسی، وجود هر کدام به نظر عقل در ظرف حس اثبات گردد.
از باب مثال، وقتی صورت یک چشمانداز زیبا از کوه و درخت و جویبار و آسمان آبی با خورشید رخشان همراه با نوای قمری و آوای بلبل و آهنگ رود روان، از راه حسهای بینائی و شنوائی به عقل داده میشود، پیش از هر چیز عقل، این منظره را برای خود آن ثابت میبیند، و ثابت تقریر میکند ( حمل اولی هویتی)."