"گوشه و کنار تاریخ در این اثناء سوار جنگجو مانند شعلهء آتش از قلب جبههء دشمن بیرون آمد و سواران رم بدنبال او شتافتند و هر سواری که باو میرسید بضرب نیزهء او از پا در میآمد و خالد و همراهان او بطرف او شتافتند و فریاد زدند: ای مرد دلیر خدا در پناه تو باد نقاب از روی خود بردار و نام و نشان خود را بگو چون وی پاسخی نداد خالدین ولید شخصا نزد او رفته و گفت: بخدا سوگند که با شجاعت و بیباکی خود باعث شگفت و حیرت من و فرماندهان ارتش اسلام شدی..."