خلاصة:
پرسش از کیستی و هویت افراد و ملتها، از دغدغههای فکری بشر در طول تاریخ است.
صاحب نظران در قالبهای گوناگون و از زوایای متفاوت با این پرسش مواجه بوده و
پاسخهای متفاوتی نیز به آن دادهاند. هویت ملی از مفاهیم بنیادین علوم اجتماعی و
فراتر از سایر هویتها، به ایجاد پیوستگی و همانندی در سطح اجتماعی سیاسی مبادرت
میورزد.
ملخص الجهاز:
"4 هویت، فرآیند پاسخگویی آگاهانه هر فرد یا قوم یا ملت به پرسشهایی از خود است؛ از گذشته خود که چه کسی بوده و چه هست؟ به عبارت دیگر، متعلق به کدام قوم، ملت و نژاد است؟ خاستگاه اصلی و دایمیاش کجاست؟ دارای چه فرهنگ و تمدنی بوده و چه نقشی در توسعه تمدن جهانی داشته و امروزه صاحب چه جایگاه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در نظام جهانی است؟ و بالاخره، ارزشهای ملهم از هویت تاریخی او تا چه حد در تحقق اهداف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه مورد بحث کارساز خواهد بود؟5 بنابراین هویت ملی زمانی به عنوان یک مفهوم برجسته خودنمایی کرد که احساسات نهفته در جوامع ملی، براساس یک اراده معطوف به قصد و آگاهی، پایهای برای یک طرح سیاسی، فرهنگی و یا اقتصادی قرار گرفت.
همچنین طرح جدی هویت ملی را باید به دوران شکلگیری سیاسی نظام بینالملل، در یکی دو قرن گذشته محدود ساخت؛ آن زمان که دولتها برای برقراری انسجام و اتحاد داخلی و فرونشاندن بحرانهای داخلی، از طریق مطالعات جامعهشناختی به ملت سازی همت گماردند و یا به تعبیر برخی صاحب نظران، در چارچوب تئوری توازن قدرت، نیاز به تضعیف دول رقیب یا متخاصم را احساس نموده و به تحریک ملتها و اقوام ساکن در کشور مورد نظر پرداختند.
حالت دیگر بحران زمانی حاصل میشود که ارزشهای تازهای وارد جوامع دارای ارزشهای سنتی شود و بدین ترتیب در حد فاصل تضعیف ارزشهای مستقر سنتی و عدم استقرار کامل ارزشهای جدید بحران هویت ظاهر میشود؛ به طور مثال عناصری از هویت گذشته توسط این جوامع حفظ خواهد شد، اما از سوی دیگر، تحت تأثیر عوامل زندگی جدید، تلقیها و خودفهمیهای تازهتری نیز به دست میآید که با خود فهمیهای گذشته یا به تعبیر دیگر عناصر هویتی پیشین در تعارض قرار میگیرد."