ملخص الجهاز:
"در پاسخ به اینپرسش باید گفت:آنچه از آموزههای بعثت نبی اعظم صلی الله علیه و اله به دست میآید،این است که بهرهگیری از عقل و فکر و اندیشه و در نتیجه اجتهاد و پویایی وتخصص و توانایی در درک مسائل و نیازهای دائم و متغیر و متحول انسان ازمهمترین و عمدهترین نیازهای بشر دانسته شده است.
(همان،ج 9،166) دلیل آن هم این است که: اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان رابه بازداری از همهی خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانیدعوت میکند،چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفتن و نوآوریهای مفیدبشر،که حاصل تجربههای اوست،سازگار نباشد؟(همان،ج 4،189) به نظر میآید،آنچه که ضرورت این نقد و بررسی و پالایش را دو چندانمیکند،و در نتیجه نیاز بشر را به آموزههای بعثت مضاعف میسازد،عبارتنداز: )نبود صلح و آرامش در جهان کنونی امروزه هرکسی سخت به صلح و آرامش نیازمند است،ولی این نیاز به هیچ وجهتحقق نیافته است.
اما از نظر فلسفهی اجتماعی اسلام،نه تنها نتیجهی اعتقاد به خدا پذیرشحکومت مطلقهی افراد نیست و حاکم در مقابل مردم مسؤولیت دارد،بلکه ازنظر این فلسفه،تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسؤولمیسازد و افرادی را ذی حق میکند و چنانکه شهید مطهری قدس سره نیز متذکرشدهاند،آزادی در اسلام،موضوعی صرفا سیاسی نیست،بلکه بالاتر از آن،یکموضوع اسلامی است و یک مسلمان باید آزاد زیست کند و باید آزادیخواهباشد(مطهری،1368،67).
&%06411HNAG064G% قد و بررسی اگر توسعه را همانگونه که گفته شد؛فرایندی کمی و کیفی دانست که در یکجامعه،در همهی ابعاد اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی اثر میگذارد و سطوحمختلف زندگی را دربرمیگیرد؛یا به تعبیری دیگر،توسعه را فرایند ی در نظرگرفت که یک جامعه را از وضعی خاص به وضعی بهتر(دست کم از نظر کیفیتزندگانی)میرساند،این چیزی است که آموزههای بعثت نه تنها با آن تعارض وتضادی ندارد،بلکه خود مشوق و مؤید آن است،و به شدت بر آن تأکید دارد."