خلاصة:
امروزه کسب و کارهای مربوط به تناسب اندام و کاهش وزن، به یکی از پرسودترین مشاغل
دنیا تبدیل شده است که با استفاده از تبلیغات گسترده و فریبنده خود، به دنبال جذب
مشتری بیشتر و بیشتر میباشد. آنچه در این میان بیش از هر چیز باید مورد توجه قرار
گیرد، این حقیقت است که شهروندان ما در حقیقت قربانیان سودجویی مدیران ابر شرکتهای
صنعت غذا هستند. نویسنده با اشاره به تبلیغات 34 میلیارد دلاری این شرکتها در هر
سال، یادآوری میکند که در غیاب سیاست گذاریهای دولتی، این ابر شرکتها عملا هیچ
حق انتخابی را برای مردم باقی نگذاشتهاند.
ملخص الجهاز:
"چرا که پرداخت سالانه 34 میلیارد دلار از سوی صنعت غذا در زمینه تبلیغات کالاهایی عموما کم فایده که تنها حق انتخاب ما را افزایش میدهد، با چه اهدافی صورت میگیرد ؟ البته آنان همواره چنین میگویند که خود افراد باید غذاهای سالم را برای استفاده انتخاب نمایند.
اما چرا یافتن غذاهای ارزان قیمت و سالم برای اکثر شهروندان ما، به کاری بسیار سخت تبدیل شده است؟ و آیا نباید با نام گذاری شرایط کنونی از سوی تعدادی از کارشناسان به عنوان «محیط کشنده و سمی صنعت غذا» همراهی نمود؟ مسئولیت فردی مطمئنا قادر به حل همه مشکلات مربوط به وجود «صنعت غولپیکر غذا» نخواهد بود.
اما پرسش اساسی این است که جامعه ما تا چه میزانی مسئولیت تسهیل در انتخاب آزادانه گزینههای سالمتر غذایی افراد را برعهده میگیرد؟ همچنین باید یادآور شد که سیاستهای تغذیه باید در راستای تغییر شکل محیط کنونی سازماندهی شده از سوی ابر شرکتهایی باشد که دسترسی به سود بیشتر برای آنان اهمیتی بیش از سلامتی افراد دارد."