خلاصة:
امروزه درسایه شکلگیری جنگ دولت ایالات متحده علیه تروریسم، ما شاهد رشد غیرمنتظره
سودآوری ابر شرکتهای صنایع نظامی و دفاعی میباشیم، هرچند استفاده از سلاحهای
مربوط به دوره جنگ سرد در این دوره، با انتقادات فراوانی از سوی کارشناسان سیاسی
روبهرو گردیده است. نویسنده این مقاله با نگاهی به ابعاد مختلف این جنگ شکست خورده
و ضمن اشاره به پاداشهای هنگفت مدیران عامل این ابرشرکتها، که از جیب
مالیاتدهندگان آمریکایی پرداخت میشود، معتقد است که این افراد باید با توجه به
فرضیات موجود مطرح شده، سهم بنلادن را به خاطر اعطای این فرصت به آنان، کنار
بگذارند!
ملخص الجهاز:
"چکیده: امروزه درسایه شکلگیری جنگ دولت ایالات متحده علیه تروریسم، ما شاهد رشد غیرمنتظره سودآوری ابر شرکتهای صنایع نظامی و دفاعی میباشیم، هرچند استفاده از سلاحهای مربوط به دوره جنگ سرد در این دوره، با انتقادات فراوانی از سوی کارشناسان سیاسی روبهرو گردیده است.
البته این وضعیت برای شرکتهایی که پس از پایان جنگ سرد شرایط سختی را تجربه میکردند، چندان هم بد نیست؛ چرا که در سالهای دهه نود میلادی، رییسجمهور و وزیر دفاع وقت ایالات متحده، بودجههای مربوط به هواپیماهای دور پرواز و کشتیهای جنگی را به شدت کاهش داده بودند، اما رژیم صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان به نقطه امیدواری این صنعت تبدیل شدند.
مرکز مطالعات سیاسی (IPS) نیز محاسبه کرده است که در سال گذشته 34 مدیرعامل ابرشرکتهای فعال در صنایع نظامی (از سال 2001 میلادی تاکنون)، در مجموع یک میلیارد دلار پاداش گرفتهاند؛ لذا آنان باید سهم بنلادن را کنار بگذارند!"