خلاصة:
در سایه شکلگیری رقبایی قدرتمندتر و کمهزینهتر در مقایسه با ابر شرکتهای صنعتی
ایالات متحده، این غولهای تجاری با مشکلات متعددی روبهرو شدهاند. چرا که این
شرکتهای نوظهور ژاپنی و چینی و کرهای، با استفاده از پوششهای بیمهای سراسری،
دستمزدهای کمتر، بهرهوری بیشتر و ارائه مدلهای موردپسند مصرفکنندگان، به رشد
تجاری و سودآوری بالایی دست یافتهاند. البته این ناکامی به خارج شدن عدهای از
مشاغل از خاک ایالات متحده منجر شده است که این امر نیز چالشهای فراوانی را به
وجود آورده است. نویسنده با یادآوری این حقیقت که بخش اعظم منافع این ابر شرکتها
نصیب عدهای محدود از سهام داران ثروتمندشان میگردد، معتقد است که برای نجات صنعت
ایالات متحده از این بحران، باید هرچه زودتر اصلاحاتی اساسی در آن انجام گیرد.در هفته جاری، مدیران جنرال «موتورز» و اتحادیه کارگران صنعت خودروسازی، بازار سهام
وال استریت و جنبشهای کارگری را شوکه کردند، چرا که برخلاف انتظار، آنان اعلام
نمودند که به کلیه 000/131 کارگر اخراجی خود، مزایای مناسبی با حد 000/140 دلار کمک
هزینه بازنشستگی و بی کاری اعطا میکنند.
ملخص الجهاز:
"نویسنده با یادآوری این حقیقت که بخش اعظم منافع این ابر شرکتها نصیب عدهای محدود از سهام داران ثروتمندشان میگردد، معتقد است که برای نجات صنعت ایالات متحده از این بحران، باید هرچه زودتر اصلاحاتی اساسی در آن انجام گیرد.
اما چه چیزی در این میان نادرست است؟ و این اتفاقات درباره آینده تولیدات صنعتی ایالات متحده و اتحادیهگری تجاری، بازگو کننده چه حرفهایی خواهد بود؟ من شخصا معتقدم که ابر شرکتهایی نظیر جنرال موتورز، کالاهایی تولید میکنند که آمریکاییها تمایلی به مصرف آن ندارند.
سیاستهای این کشور تنها در جهت تأمین منافع ابر شرکتهایی است که با پرداخت دستمزدهای اندک به کارگران، بدون توجه به اینکه آنها در کجا به کار مشغولند و دولت آنها چه عملکردی دارد، به فعالیتهای خود ادامه میدهند.
لذا آمریکا با استقبال از واردات، بدون توجه به این امر که دولتهای کشورهای صادرکننده تا چه حد به صنایع خود یارانه میدهند تا سهم بازار بیشتری به دست آورند، حقوق مالکیت و منافع پایهای کارگران را در معرض تهدید و آسیب قرار داده است."