ملخص الجهاز:
"این زبان عمومی و مختلط که در اواخر دورهء ساسانی و قرنهای نخستین هجری به تدریج شایع شده بود،در عهد اسلامی نخستین بار در دربارها و شهرهای نواحی شرقی ایران برای شعر و نثر به کار رفت،و بهعبارت دیگرنخستین ظهور ادبی آن در مشرق ایران انجام گرفت و به همین سبب تحتتأثیر لغوی و صرفی و نحوی لهجههای متداول در این نواحی درآمد،و به نظر قدیمترین مؤلفان ازقبیل المقدسی(احسن التقاسیم،طبع لیدن،ص 334-335)،و ابن حوقل و اصطخری که دربارهء محل تداول و رواج زبان فارسی دری سخن گفتهاند،زبان قسمتی از نواحی شرقی از حدود نیشابور و نواحی قریب به ولایت سغد در ماوراء النهر دانسته شده.
سبب نفوذ لهجههای شرقی ایران در لهجهء دری مدائن(که زبان درباری ساسانیان و همچنین زبان پایتخت ایران شده بود)حکومت ممتد اشکانیان و استقرار شاهنشاهی آنان در تیسفون بود،و سر اینکه نخستین کتیبههای شاهان ساسانی مانند کتیبهء شاپور اول در نقش رستم و کتیبهء دیگر شاپور در حاجیآباد و کتیبهء نرسی در پایکولی به زبان پهلوی شمالی نوشته شدهاند همین است،و آن زبان عمومی مختلط منشأ آثار ادبی پارسی یا فارسی دری بوده،از چنین اصلی نشأت کرده و سپس بر اثر آمیزش با لهجهء پهلوی جنوبی(پارسی میانه)شکل تازه یافته و در اواخر عهد ساسانی بهعنوان زبان پایتخت شاهی ایران وسیلهء ارتباط ایرانیان شده و بعد از ظهور ادبیات فارسی اسلامی اساس و مبنای سخن در نزد گویندگان شرقی قرار گرفته بود،لیکن چون محیط جدید تداول آن در مدتی متمادی دربارهای مشرق ایران مانند طاهری،صفاری،سامانی،فریغونی،زیاری،چغانی،غزنوی،و دستگاههای سپهسالاران خراسانی بوده،طبعا اثرهای لغوی و صرفی و نحوی بسیار از لهجههای متداول خراسان و مشرق پذیرفت و از این روی در هیأت ابتدایی و قدیم خود به لهجههای متداول خراسانی و تاجیکی ناحیهء شرقی فلات ایران و افغانستان و پامیر و ترکستان،و متون مانوی ارتباط و شباهت نزدیکتر یافت."