ملخص الجهاز:
"ممکن است جسارتا چنین بگویم که خداوند را در ذهن بدینسان تصویر میکنم که چون زمان برای او وجود ندارد،کل تاریخ بشر را از نظر میگذراند و همه جا آن را دارای ارزش برابرمیبیند.
عموما از جهت انسانی،به نظر من محتمل میرسد که تصور بشریت که از حیث تاریخی فقط در میان ملتهای بزرگ نمود یافته است،کمکم سراسر بشر را در برخواهد گرفت،و پیشرفت اخلاقی درونی نیز جز این نخواهد بود.
تاریخ از اینکه نتایج حاصله از فلسفه را مطلق بینگارد سرباز میزند و آن نتایج را صرفا پدیدههایی محصول زمان میداند و مسلم میگیرد که حتی دقیقترین فلسفه نیز در تاریخ فلسفه نهفته است،بدین معنا که حقیقت مطلقی که نزد آدمی شناختنی است از ذاتیات نظریههایی است که هر قدر هم با یکدیگر در تناقض باشند،گاهبگاه ظهور میکنند.
علم تاریخ عمومی بدین وجه از پژوهشهای تخصصی ممتاز میشود که به هنگام تحقیق در موارد جزیی یا خاص نیز همواره کل بزرگی را که در آن کار میکند مطمح نظر دارد.
راز تاریخ جهان:به سبک هراکلیتوس اتفاق از راه اختلاف(1833)* برخلاف آنچه ممکن است در ابتدا به نظر برسد،تاریخ جهان آنچنان غوغا و آشوب و جنگ و هرج و مرجی به نمایش نمیگذارد و اقوام و دولتها بیبرنامه جانشین یکدیگر نمیشوند،و پیشرفت غالبا مشکوک تمدن نیز تنها دلیل معدن و اهمیت آن نیست.
ولی مردم در پاسخ خواهند گفت مگر در همین لحظه جهان در تحول و تبدل به جامعهای نیست که مناسبات در آن دمبهدم نزدیکتر میشود؟آیا تضاد میان اقوام مختلف دارای شیوههای متفاوت،یا میان دولتهای پایبند به اصول گوناگون،سد راه آن گرایش یا سبب محدودیت آن نمیگردد؟ امیدوارم خود را فریب نداده باشیم اگر بگویم این امر به ادبیات شباهت نزدیک دارد."