ملخص الجهاز:
"نمایشنامهء لحظهء با شکوه نوشتهء:علی افشار شخصیتها: 1-ابوریحان بیرونی 2-ابن الولاجی [اتاق خانهء محقر ابوریحان بیرونی است.
در گوشهء دیگر اتاق،پیرمردی 80 ساله،که ابوریحان بیرونی است، ضعیف و رنجور،در بستر مریضی لحظات آخر زندگی خویش را میگذراند.
پیرمردی دیگر،ابن الولاجی نیز با نگرانی در کنار بستر او نشسته و با اندوه و تأسف همه چیز را مینگرد.
ابن الولاجی:اینگونه میندیش...
ابن الولاجی:آیا محمد بن احمد،ابوریحان،مرا فرمانی است؟!
ابن الولاجی:در فرمانبری حاضرم دوست گرانقدرم...
ابن الولاجی:[فکر میکند.
ابن الولاجی:دوست گرانقدر...
ابن الولاجی:آیا رازی در کار است؟!...
ابوریحان:آیا...
آیا اگر نکتهای بیشتر بدانم و بمیرم نیکوتر است یا ندانسته این جهان را ترک کنم؟!...
ابن الولاجی:[حیرتزده]...
[اشک در چشمان ابن الولاجی حلقه میزند.
تنها حرکات لبهای ابن الولاجی که میپرسد و ابوریحان نیز پاسخ میگوید،دیده میشود.
سپس ابوریحان گویی باری سنگین را بر زمین میگذارد،با لبخندی زیبا نفسی عمیق کشیده بیحرکت جان میدهد.
ابن الولاجی روی برمیگرداند و به دورها خیره میشود."