خلاصة:
در این مقاله در راستای ارائه تئوریهای مربوط به مهاجرت،نخست به بیان مبانی نظری در خصوص پدیده مهاجرت پرداخته و سپس مدلهای جاذبه و دافعه را تعریف نموده را به دو مدل روانشتاین و اورت اس لی در این رابطه اشاره میگردد.در ادامه نظرات زیمپ و استافر،لاوری و راجرز،اسکوتز و شاستاد مطرح میگردند،سپس ضمن ارائه تعاریفی از الگوهای توسعهای مهاجرت،نظریه الگوی اقتصاد دو بخش توسعه آرتور لوئیس طرح گردیده و به دنبال آن مدل سرمایهگذاری انسانی و هزینه و فایده شاستاد و داونز ارائه میگردد.نظریه اقتصادی مهاجرت مایل تودار و و مدل شبکهای و مدل رفتاری توماس و زنانیسکی و در ادامه مدل سیستمی مایو گونج و نهایتا مدل وابستگی و نظریه محرومیت نسبی استارک و رنگ از جمله نظریاتی هستند که در این مقاله مورد بررسی و مداقه قرار میگیرند.
ملخص الجهاز:
"اما اگر جریان مهاجرت در طول تاریخ به عنوان یک وسیله تنظیم خود به خودی منابع و موجودات تلقی شده است،در این دوره،جنبههای منفی آن نیز آشکار شده و اثرات اقتصادی اجتماعی حاصل از این جریان در چارچوب اقتصاد توسعه مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین به نظر وی عواملی که در تصمیم به انجام مهاجرت و فرآیند آن وارد میشوند،عبارتند از: الف)عواملی که با حوزه مبدأ ارتباط دارد؛ ب)عواملی که با حوزه مقصد مرتبط است؛ پ)موانع بازدارنده؛ ت)عوامل شخصی؛ نمودار شماره 1 تأثیر سه عامل اول را در فرآیند مهاجرت نشان میدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) موانع مداخلهگر نمودار 1-برخی از عوامل مؤثر بر مهاجرت در نظریه لی همانگونه که در نمودار 1 نشان داده شده است در هر حوزه عوامل متعددی در جذب افراد به آن حوزه مؤثر بوده(علائم مثبت)و عوامل دیگری که موجب دفع افراد از آن حوزه میشود(علائم منفی)وجود دارد.
برطبق این نظریه میتوان انتظار داشت که افراد مسن نسبت به جوانان تمایل کمتری به مهاجرت دارند،زیرا اولا تفاوت درآمد بین مبدأ و مقصد با توجه به عمر باقی مانده آن قدر زیاد نیست و در ثانی هزینههای غیر مادی برای این افراد بیش از جوانان است.
«پل سینجر»یکی دیگر از نظریهپردازان این دیدگاه،دو مجموعه عوامل مربوط به مبدأ را که باعث مهاجرت میشوند از هم متمایز میکند، این دو مجموعه عبارتند از: الف)عوامل رکودی،این عوامل زمانی رخ میدهد که جمعیت روستایی به دلیل بهبود نسبی وضع بهداشت و درمان،رشدی بیش از تولیدات کشاورزی داشته باشد و لذا نیروی کار اضافی به وجود میآید."