خلاصة:
مقاله حاضر نقد مطالب آقای دکتر سروش درباره دو عنصر مهم اعتقادی شیعه یعنی «امامت» و
«مهدویت» میباشد. به زعم ایشان، این دو امر اعتقادی هم با عقیده به «خاتمیت» و هم با «دموکراسی و
مردمسالاری» ناسازگاری دارد. به تعبیر دیگر، یا باید به خاتمیت و دموکراسی وفادار ماند و یا به امامت و
مهدویت. در این مقاله، ضمن تجزیه و تحلیل این دو عنصر اعتقادی به نقد دیدگاههای آقای سروش پرداخته
شده است.
ملخص الجهاز:
"اما این که از حجیت خبری نیست به این دلیل است که ایشان تمام احکام و آموزههای قرآن و سنت را متعلق به محیط و عصر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و موقتی و ناپایدار میداند: «کثیری از احکامی که در قرآن بیان شده است با آنچه در جامعه عربی آن روز جاری بوده است بسیار مشابهت دارد، اصلا فرقی ندارد واگر هم دارد خیلی کم است.
(3) نکتهای که در اینجا باید اضافه کرد این است که چگونه آقای دکتر سروش مسئله امامت و عصمت و علم لدنی و حجیت کلام امامان شیعه را در تضاد با «خاتمیت» پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میداند، در حالی که خود پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله بارها و بارها بر روی امامت و عصمت و حجیت اهل بیت تصریح وتأکید کرده است؟ مگر شیعه و سنی حدیث ثقین، حدیث سفینه، حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث حق، حدیث مدینة العلم و...
آیا امام خمینی که به اعتقاد آقای سروش معتقد بود ما وظیفه داریم این حکومت را به دست صاحب اصلیاش برسانیم، دیدگاهش این بود که وظیفهای در برآوردن نیازها و مصالح مردم ندارد؟ مگر امام خمینی، به طور مکرر بر آزادی، استقلال، حقوق مردم، معیشت، رفاه، سوادآموزی، توسعه علمی و اقتصادی و پیشرفت کشور در عرصههای مختلف از جمله فناوری، بهداشتی، سیاسی و بینالمللی تأکید نداشت؟ آیا آماده نمودن راه برای ظهور امام غائب و تشکیل حکومت جهانی، چیزی جز انجام این اصلاحات و اقدامات است؟ آیا بدون انجام این گونه اصلاحات، میتوان خود را منتظر واقعی ظهور حکومت جهانی امام زمان دانست؟ رابعا، در مورد ناسازگار بودن اعتقاد به مهدویت با دموکراسی باید گفت: اگر مقصود این است که با اعتقاد به مهدویت نمیتوان در عصر غیبت حکومت مردمی داشت و برای آرای مردم نقش و اعتباری قائل شد، به طور قطع چنین نیست."