خلاصة:
اگرچه آینه همواره در ادبیات بار معنایی حقیقتنمایی را داشته است،بیگمان ژان ژنه از نوادر نویسندگانی است که در آثار نمایشی خویش،آینه را به عنوان عامل توهم معرفی میکند.شخصیتهای ژنه همواره از خویشتن واقعی خویش گریزانند و در این سودای خویشتنگریزی،آینه با عینیت بخشیدن به ظواهر مبدل آنان،واقعیت روزمرهشان را میزداید و آرزوها و توهماتشان را تحکیم میبخشد.این فرایند تا جایی پیش میرود که چشمها نیز آینهء ناواقعیت میشوند و اعضاء بدن حتی در رویارویی نظامی آینهوار،یکدیگر را به قصد برتریی فرضی و خیالی منعکس میکنند.هدف این مقاله بررسی این مسأله است که آیینه در نمایشنامههای ژنه کدام بارهای معنایی را به خود میگیرد و چه تفکری نقطهء وحدت آنها را تشکیل میدهد؟ازاینرو آینه نزد ژنه نه تنها واقعیتنما نیست،بلکه واقعیت را از مفهوم واقعی آن تهی کرده؛به عالمی میبرد که در آن هیچ آرزویی محال و هیچ توهمی،توهم نیست.
ملخص الجهاز:
"هدف این مقاله بررسی این مسأله است که آیینه در نمایشنامههای ژنه کدام بارهای معنایی را به خود میگیرد و چه تفکری نقطهء وحدت آنها را تشکیل میدهد؟ازاینرو آینه نزد ژنه نه تنها واقعیتنما نیست،بلکه واقعیت را از مفهوم واقعی آن تهی کرده؛به عالمی میبرد که در آن هیچ آرزویی محال و هیچ توهمی،توهم نیست.
(شاملو 1831:247) در تفکر پروست،رماننویس شهیر قرن بیستم فرانسه،آیینه میزان سنجش نبوغ نویسنده میشود: آنان که آثار درخشان خلق میکنند،کسانی هستند که قادرند شخصیت خود را به آیینهای بدل کنند که زندگیشان را-حتی اگر حقیر-در خود منعکس کند[چرا که]نبوغ در قدرت انعکاس دادن است و نه در کیفیت درونی صحنهء منعکس شده (پروست 1002:006).
اگر نقش آیینه بهطور سنتی نمایاندن جوهر واقعیت اشخاص به خویش بوده،نزد ژنه آیینه تجلیگاه توهمات و رؤیاهای شخصیتهاست که اغلب توسط ظواهر مبدل آنان تقویت میشود؛چرا که در تفکر ژنه،انعکاس تصویر بسیار زیباتر از خود تصویر است و نه تنها،زیباتر است بلکه واقعیت را نیز زیباتر میسازد همان طور که جواب کلر که در نمایشهای پنهان خود و خواهرش،نقش مادام،خانم خانه را ایفا میکند،این نکته را نشان میدهد: سولانژ:منع کردن من!شوخی میکنید!خانم منع شده است.
اگر چشم آیینهء واقعیت است، آیینههای آثار ژنه تصویر ناواقعیت را در چشمها منعکس میکند.
رئیس پلیس:خلاصه اینکه من مانند مردابی هستم که آنها برای دیدن خود به کنارش میآیند؟(ژنه 8691:421) آیینهء وجود او بیش از آنکه تصاویری درخشان بر پایهء آرزوهای زیبا را منعکس کند،سطح آبی است کدر،راکد،مملو از ناخالصیها که همواره خودشیفتگانی را که به تماشای خویش پای آن میآیند به مرگ تهدید میکنند.
نتیجهگیری به این ترتیب آیینه نزد ژنه واقعیت را ترسیم نمیکند بلکه برتری ناواقعیت و به عبارت دیگر توهم و آرزو را ثبت میکند."