ملخص الجهاز:
"پاسخ: برای نشان دادن نادرستی این سخن ابتدا به دو جواب نقضی وحلی اشاره میکنیم وسپس شروط پذیرش سخنان خدا را یاد آور میشویم: الف: جواب نقضی اشکال مذکور به مسئله عقل وحجیت عقلی نقض میشود با این توضیح: اگر گفته شود:«خدا موجودی است که سخن او را بی چون وچرا باید پذیرفت»، قبل از پذیرش این قضیه، جمله«خدا وجود دارد» باید مورد قبول باشد، در این صورت، این «هلیه بسیطه» و«کان تامه» چگونه ثابت میشود؟ ابتدا باید به وسیله عقل، وجود خدا کشف وثابت گردد سپس نوبت به قضیه مذکور برسد.
پس خلاصه جواب نقضی به اشکال چنین شد که:اولین منبع فوق سوءال، عقل است واگر تعبد به یک موجود موجب میشود که تفکر نقدی ضعیف شده و از بین برود، پس در مورد تعبد به عقل هم باید این لوازم وتبعات را بپذیرید وحال آن که قابل پذیرش نیست و این تعبد هم اختصاص به متدینان نداشته، بلکه همه آن را قبول دارند.
گفته نشود که لازمه این سخن، آن است که انسان به همه نیازهای وجود خود واقف باشد وحال آن که در واقع چنین نیست؛ چون اولا اگر ما در میان نیازهای درونی خود حد اقل به بخشی از آنها واقف باشیم در صورت مخالفت امر و نهی الهی با آن نیازها، مورد پذیرش نخواهد بود وثانیا ممکن نیست انسان نیازی داشته باشد وبه آن وقوف نداشته باشد.
اشکال مذکور بااین نکته تقویت میشود که:در تمام ادیان، اکثریت مردم (وبه نظر فروید همه مردم) اگر بفهمند که خدایی وجود ندارد، این تحفظ وتعبدی که نسبت به واجبات ومحرمات دارند، دیگر نخواهند داشت لذا،القاءات وشبهات دینی همواره بر انسان اثر عملی میگذارد، گرچه از جهت عملی مردود باشد."